سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کهکشان قرآن
  • S.R.A ( پنج شنبه 87/7/4 :: ساعت 4:54 عصر)

    زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن (2)


    درباره حضور زن در اجتماع، پرسش هایى مى تواند مطرح باشد; از جمله اینکه زن چگونه و به چه کیفیتى در عرصه عمومى ظاهر شود؟ و دیگر اینکه تعامل و برخورد او با دیگران چگونه باید باشد؟


    مقاله حاضر تنها محور «کیفیت حضور زن در اجتماع» را بررسی کرده و در جستجوى پاسخ به این پرسش هاست:
    1. اسلام براى حضور زن در عرصه عمومى چه تدبیرى اندیشیده است؟
    2. آیا زن و مرد در این جهت مساوى اند یا براى حضور زن، شروط ویژه اى وجود دارد؟
    3. در صورت وجود شروط ویژه، این شروط کدام است؟

    2. پرهیز از تبرّج

    «تبرّج» عبارت است از: نمایان کردن چیزى که لازم است مستور و مخفى باشد. این واژه از ریشه «برج» است. به ساختمان هاى بلند و مرتفع نیز بدین دلیل که براى مردم نمایان است، «برج» گفته مى شود. به اظهار زیبایى هاى زن، که باید مستور باشد، «تبرّج» مى گویند.39 قرآن شریف در دو جا زنان را از خودنمایى و تبرّج برحذر داشته است:

    یکى در سوره احزاب، آیه 33 خطاب به زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرموده است: (وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى); و در خانه هاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.

    این دستور گرچه در قرآن شریف به لحاظ اهمیت و موقعیت ویژه اى که زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)در میان مردم داشتند، متوجه زنان رسول خدا(صلى الله علیه وآله)شده است، ولى دلیلى بر اختصاص آن به زنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)نداریم و مورد آیه نمى تواند مخصّص باشد.

    دوم در آیه 60 سوره نور در خصوص زنان سالمند گفته است: (وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة.)این آیه، به زنان سالمند در کیفیت پوشش تخفیف داده است، مشروط به اینکه از این کار قصد تبرّج و خودنمایى نداشته باشند. بنابراین، تبرّج به طور مطلق، براى همه زنان، خواه زنان پیامبر باشند یا غیر آن و خواه جوان باشند یا مسن، ممنوع است و استثنایى ندارد.

    این دستور بدان سبب است که زن ممکن است دستور پوشش را رعایت کند و با سرو گردن پوشیده در محل کار حاضر شود، در مجالس و محافل شرکت کند، به دانشگاه و مدرسه برود، اما با هیأتى که جلب توجه مى کند، با پوششى که دیگران را مجذوب خود مى سازد، با شکل و قیافه اى که نگاه ها را به خود خیره مى کند و میل جنسى افراد را تحریک مى نماید. در این صورت با اینکه زن پوشش دارد، ولى مشکلى که اینجا مطرح است، نوع پوشش و کیفیت آن است که هرچند بدن زن را از نامحرم پوشانده، اما هوس انگیز است، تحریک شهوت مى کند. این کار خودنمایى و به نمایش گذاشتن زیبایى ها براى به طمع انداختن دیگران است که در فرهنگ قرآن بدان «تبرّج» گفته شده است. دستور پوشش گرچه زنان را از بى حجابى منع مى کند، اما براى منع تبرّج و جلوگیرى از خودنمایى کافى نیست. از این رو، دستور پوشش به مکمّلى نیاز داشت که جلوى این گونه ظاهر شدن زنان را بگیرد. آیات یاد شده مکمّل و متمّم حکم پوشش است.

    بنابراین، تمام زنان وظیفه دارند به هنگام خروج از خانه، از پوشش هاى هوس انگیز و حرکات جالب توجه و رفتارهاى تحریک کننده پرهیز کنند. روایات فراوانى نیز زنان را از تبرّج در مجامع عمومى نهى کرده است:

    رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) نهى فرمودند از اینکه زن براى غیر همسر خود آرایش کند و زنى را که مرتکب چنین عملى شود سزاوار عذاب و آتش دانستند.40 و نهى کردند از اینکه زن لباسى بپوشد که در میان مردم انگشت نما باشد و همه به او نگاه کنند.41

    عایشه مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در مسجد نشسته بود، زنى از قبیله «مزینه» در حالى که زینت کرده بود و لباس هایش را به زمین مى کشید، با عُجب و تکبّر وارد مسجد شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مردم فرمودند: اى مردم! زنانتان را از زینت کردن و تبختر در مسجد منع کنید; زیرا بنى اسرائیل بدین سبب مورد لعن واقع شدند که زنان آنان با زینت در مساجد حاضر مى شدند.42

    رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دو گروه را اهل دوزخ دانست. در توصیف گروه دوم فرمود: زنانى که به ظاهر پوشیده اند، اما در واقع، برهنه و بى حجابند; با زرق و برق، خود را به مردم نشان مى دهند و هوس هاى آنان را به سوى خود جذب مى کنند، موهاى سرشان همچون کوهان شتر عربى است.43

    این روایات گرچه از نظر سند، محل تأمّل است و نمى توان به تنهایى به آنها استناد کرد، اما مضامین آنها موافق با آیات نهى از «تبرّج» است و مى توان به عنوان مؤیّد از آنها بهره جست.

    بنابراین، جامعه با دو گروه از زنان مواجه است: نخست زنانى که به طور کلى، دستور پوشش را رعایت نمى کنند و با سر و گردن باز در اجتماع ظاهر مى شوند، و گروه دوم زنانى که از پوشش هاى تحریک آمیز استفاده مى کنند. آنچه بیشتر جوامع اسلامى بدان مبتلاست بى حجابى و کنار گذاشتن پوشش نیست، بلکه تبرّج و خودنمایى است; ظاهر شدن زنان با رنگ ها و شکل هاى جاذب; پوشیدن انواع لباس هاى تحریک کننده و هوس انگیز، لباس هاى تنگ و چسبان که برجستگى هاى بدن را به طور کامل با جلوه اى زیباتر به بیننده نشان مى دهد، پوشیدن انواع کفش ها و جوراب هاى مهیّج و زدن عینک هاى زیباکننده. این همان «تبرّج» و خودنمایى است که قرآن آن را ممنوع کرده.

    نتیجه

    1. از آیات و روایات به دست مى آید که اسلام میان دو حوزه خانه و بیرون، تفاوت قایل است. دین براى زن در هر یک از این دو حوزه، دستورات ویژه اى وضع کرده است. زن در حوزه رحامت و خویشانِ طبقه اول، مثل پسر، پدر، برادر، دایى و عمو، موظّف به نوع خاصى از پوشش نیست. اما در خارج از این حوزه، یعنى در عرصه اجتماعى، باید تمام بدن خود را از دیگران بپوشاند، جذابیت ها، زینت ها و هر آنچه سبب جلب توجه مردان شده و زمینه تحریک شهوت جنسى آنان را فراهم مى سازد، کنار بگذارد. بنابراین، ظاهر کردن مقدارى از موى جلوى سر یا رها کردن گیسوان از پشتِ سر و نمایان کردن آنها و ظاهر ساختن بالاتر از مچ به هیچ وجه مجاز نیست.
    2. قانون پوشش و استفاده از آن، در بعد مادى، ضریب امنیت اجتماعى زنان را افزایش داده، زمینه هاى سوء استفاده و آزار زنان را کاهش مى دهد و سبب مى شود زنان با آرامش خاطر، به فعالیت اجتماعى بپردازند. در بعد معنوى نیز زمینه طهارت باطنى و پاکیزگى روانى آنان را بیشتر فراهم مى سازد.
    3. آیات دال بر لزوم پوشش براى زنان، مطلق و براى همه زنان در تمام زمان هاست، نه ویژه قشرى از زنان و محدود به برهه اى از زمان.

    --------------------------------------------------------------------------------
    پى نوشت ها
    1ـ (یا أیها الذین آمنوا إذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله وذروا البیع ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون فإذا قضیت الصلاة فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه)(جمعه: 9ـ10); (و آخرون یضربون فى الارض یبتغون من فضل اللّه)(مزمّل: 20); (للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن)(نساء: 32); (وابتغ فى ما آتاک اللّه الدار الاخرة ولا تنس نصیبک من الدنیا وأحسن کما أحسن الله إلیک.) (قصص: 77)
    2ـ (و فى الارض آیات للموقنین وفى أنفسکم أفلا تبصرون)(ذاریات: 20 و 21)
    3ـ مجلس فرانسه با 494 رأى موافق، طرح دولت براى منع استفاده از مظاهر مذهبى از جمله حجاب اسلامى، کلاه کوچک مخصوص یهودیان و انداختن صلیب بزرگ به گردن در مدارس دولتى این کشور را تأیید کرده است. (
    WWW.CNN)
    4ـ (و جعل لکم سرابیل تقیکم الحرّ و سرابیل تقیکم باسکم)(نحل: 81); و براى شما پیراهن هایى آفریده است که شما را از گرما (و سرما) حفظ مى کند، و پیراهن هایى که حافظ شما به هنگام جنگ است. (یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباساً یوارى سوءاتکم و ریشا) (اعراف: 26) اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست.
    5ـ ر.ک. سیدمسعود معصومى، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعى آنان، قم، بوستان کتاب، ص 99ـ100.
    6ـ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، لبنان، الدوطار الاسلامیه، 1410 / احمدبن محمّد فیومى، مصباح المنیر فى غریب شرح الکبیر، قم، دارالهجره، 1405 / فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیرالقرآن، چ دوم، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ج 6، ص 223.
    7ـ محمّدبن یعقوب کلینى، کافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1350 ش، ج 5، ص 521.
    8ـ عبداللّه حمیرى، قرب الاسناد، تحقیق مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث، 1413، ص 82.
    9ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، الوفاء، 1403، ج 6، ص 123 / محمّدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج 6، ص 492.
    10ـ حسن بن فضل طبرسى، مکارم الاخلاق، چ ششم، منشورات شریف رضى، 1392، ص 200.
    11ـ على بن ابراهیم، تفسیر قمى، چ سوم، قم، دارالکتاب، ج 2، ص 101.
    12ـ «أنّ المراد من الزینة الواردة فى الایة أعمّ من الزینة الخلقیة، و حیث إنّه عد منها الذراعان والکفان، فهى بلا إشکال تعمّ الشعر والثدى والرقبة والساق والفخذ والالتیین والظهر والبطن، فان تزیّن المرأة خلقة بکل منها لیس أقل من تزیّنها بالذراعین والکفین، کما لا یخفى. فالایة أحسن دلیل على وجوب تستر المرأة و حرمة کشفها عن أى موضع من جسدها.» (ر.ک. محمّد مؤمن قمى، کتاب الصلاه (تقریرات درس آیة اللّه محمّد محقق داماد)، قم، مؤسسه نشر اسلامى، 1405، ص 352.)
    13ـ ... عن زرارة، عن أبى عبداللّه ـ علیه السلام ـ فى قول اللّه ـ تبارک وتعالى: (إلا ما ظهر منها)، قال: «الزینة الظاهرة الکحل والخاتم.» عن أبى بصیر، عن ابى عبداللّه ـ علیه السلام ـ قال: سألته عن قول اللّه ـ تعالى: (و لا یبدین زینتهن إلاّ ما ظهر منها)قال: «الخاتم والمسکة و هى القلب.» عن أبى عبداللّه ـ علیه السلام ـ قال: قلت له: ما یحلّ للرجل أن یرى من المرأة إذا لم یکن محرما؟ قال: «الوجه والکفان والقدمان.» (محمّدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج 5، ص 521.)
    14ـ «و قد استثنى اللّه ـ سبحانه ـ منها ما ظهر، و قد وردت الروایة أن المراد بما ظهر منها الوجه والکفان والقدمان.» (سید محمّدحسین طباطبائى، تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین، ج 15، ص 110.)
    15ـ (قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکى لهم انّ اللّه خبیر بما یصنعون) (نور: 30); به مؤمنان بگو: چشم هاى خود را از نگاه کردن به نامحرمان فروگیرند و پاک دامنى و عفّت خود را حفظ کنند. این براى آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام مى دهند آگاه است. سپس همین دستور را نسبت به زنان سفارش فرموده است: (و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الاّ ما ظهر منها ...) (نور: 31)
    16ـ ر.ک. ابوالقاسم خوئى، کتاب النکاح، ق، الهادى، ج 1، ص 56.
    17ـ فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 7، ص 242 / سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 15، ص 110 / محمّدبن احمدالقرطبى، الجامع الاحکام القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1405، ج 12، ص 228.
    18ـ ر. ک. على اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1337/ سعید شرتونى، اقرب الموارد، قم، منشورات مکتبة آیة اللّه مرعشى نجفى، 1403ق.
    19ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 15، ص 112.
    20ـ محمّدبن احمدالقرطبى، پیشین، ج 12، ص 228.
    21ـ مرتضى مطهّرى، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1378، ج 19، ص 514.
    22ـ فخرالدین طریحى، تفسیر غرائب القرآن، قم، زاهدى، ص 91 / فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 8، ص 178 / سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 16، ص 339 / جلال الدین سیوطى و جلال الدین محلّى، تفسیر الجلالین، بیروت، دارالمعرفه، ص 559.
    23ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 20، ص 129.
    24ـ مولى محسن فیض کاشانى، الاصفى فى تفسیرالقرآ، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، ج 2، ص 1002 / فخرالدین طریحى، پیشین، ص 27 / سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 16، ص 339.
    25ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 16، ص 339.
    26ـ فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 8 / مولى محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، تحقیق حسین اعلمى، چ دوم، قم، الهادى، 1416، ج 4، ص 203.
    27ـ در شان نزول آیه آمده است: آن ایّام، زنان مسلمان به مسجد مى رفتند و پشت سر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نماز مى گزاردند. هنگام شب وقتى براى نماز مغرب و عشا مى رفتند، بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مى نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مى دادند و مزاحم آنان مى شدند. آیه مزبور نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبى شناخته شوند و کسى بهانه مزاحمت پیدا نکند. (إبن جریر طبرى، جامع البیان عن تأویل اى القرآن، بیروت، دارالفکر، 1415، ج 2، ص 58 / عبدعلى جمعه عروسى حویزى، نورالثقلین، تحقیق رسولى محلاتى، چ چهارم، قم، اسماعیلیان، 1412، ج 4، ص 307 / مولى محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 4، ص 203 / محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 101، ص 33.)
    28ـ ر.ک. شأن نزول آیه.
    29ـ ر. ک. سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 16، ص 337.
    30ـ محمّدبن حسن طوسى، التبیان فى تفسیرالقرآن، تحقیق احمد حبیب قصیرالعاملى، مکتب الاعلام الاسلامى، 1409، ج 8، ص 357 / فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 8، ص 177 / احمدبن على جصّاص، أحکام القرآن، بیروت، دارالکتاب العربى، ج 3، ص 483 / محمّد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، تهران، دفتر نشر کتاب، 1404، ص 411 / محمّدبن احمد القرطبى، پیشین، ج 14، ص 228 / محمّدبن على شوکانى، فتح القدیر، عالم الکتاب، ج 4، ص 298.
    31ـ محمود آلوسى، روح المعانى، تهران، جهان، ج 18، ص 128.
    32ـ جلال الدین سیوطى، الدر المنثور فى تفسیرالمأثور، بیروت، 1403، ج 5، ص 40 / محمّدبن على شوکانى، پیشین، ج 4، ص 22 / محمّدبن احمد القرطبى، پیشین، ج 12، ص 226 / على محمد الجوزى القرشى، زاد المسیر فى علم التفسیر، تحقیق محمدبن عبدالرحمان عبداللّه، بیروت، دارالفکر، 1407، ج 5، ص 355.
    33ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 15، ص 111.
    34ـ محقق أردبیلى، زبدة البیان فى احکام القرآن، تحقیق محمّدباقر بهبودى، مکتبة المرتضویه لاحیاء التراث الجعفریه، ص 542 / مولى محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى، ج 3، ص 429 / محمود آلوسى، پیشین، ج 18، ص 128 / محمّدبن على شوکانى، پیشین، ج 4، ص 22 / ابن کثیر القرشى، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفه، 1412، ج 3، ص 293 / محمّدبن احمد القرطبى، پیشین، ج 12، ص 226.
    35ـ سیلمان بن أشعث سجستانى، سنن أبى داود، تحقیق سیدمحمّد اللحام، بیروت، دارالفکر، 1410، ج 2، ص 270.
    36ـ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تحقیق سیدحسن خراسانى، چ ششم، بیروت، 1405، ج 3، ص 440
    37ـ محدث نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تحقیق مؤسسه آل البیت، 1409، ج 14، ص 280.
    38ـ محمّدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج 5، ص 528.
    39ـ فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 7، ص 269 / فضل بن حسن طبرسى، جوامع الجامع، قم، جامعه مدرسین، 1418، ج 2، ص 633 / سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 16، ص 309 / ابى جعفر النحاس، معانى القرآن، تحقیق محمّدعلى صابونى، جامعه ام القرى، 1409، ج 5، ص 347 / محمّدبن على شوکانى، پیشین، ج 4، ص 278.
    40ـ شیخ صدوق، الامالى، ترجمه آیة اللّه کمره اى، چ چهارم، تهران، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362، ص 510 / همو، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 6.
    41ـ محدّث نورى، پیشین، ج 14، ص 280.
    42ـ ابن ماجه، سنن ابن ماجه، تحقیق محمّد فؤاد عبدالباقى، بیروت، دارالفکر، ج 2، ص 1326 / سید عبدالوهّاب شعرانى، لواقح الانوار القدسین فى بیان العهود المحمّدیه، چ دوم، مصطفى البابى الحلبى و اولاده، 1393، ص 760 / حسام الدین متقى الهندى، کنزالعمّال، تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه رساله، ج 16، ص 387 / محمد عبدالرؤوف المناوى، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، تحقیق احمد عبدالسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415، ج 1، ص 353 / یوسف المزى، تهذیب الکمال، تحقیق دکتر بشار عواد معروف، چ چهارم، بیروت، مؤسسه رساله، ج 8، ص 450.
    43ـ احمدبن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج 2، ص 356 / شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 390.

     

    نویسنده: احمد طاهرى‌ نیا

    منبع: ام الکتاب (www.ommolketab.net)

     




    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    عاشورا در نظر دیگران
    جایگاه، عظمت و شگفتیهای قرآن
    قرآن و جلوه هاى عزّت و آزادگى در نهضت امام حسین علیه السلام
    قرآن در نگاه دیگران
    آزادی در قرآن
    زن (زن در آیینه جلال و جمال-2)
    مقاله 'معیارهای همسر نیکو از نگاه قرآن(2)'
    اشعار حافظ و آیات قرآنی مرتبط
    آشنایی اولیه با وهابیت-قسمت دوم
    [عناوین آرشیوشده]