S.R.A ( شنبه 87/9/16 :: ساعت 1:0 عصر)
ابعاد حج در قرآن(2)
وقایع و اعمال و نسک حج گرچه به ظاهر از هم جدا هستند، اما مطالعه دقیق آن نشانگر دقایق آداب سیر طلب و حضور مراسم حب و عشق و اخلاص و بالاخره بیرون آمدن از مقامات دانیه و پیوستن به مقامات عالیه است که هرچه بیشتر در آن دقت شود، حقائق تازهتر و نکات لطیفتر عاید انسان مىگردد.
2. بعد فرهنگى حج
موسم حج علاوه بر امور معنوى، یک از مناسبترین ایام براى مبادله فرهنگى و انتقال ارزشها در بین مسلمین جهان است و آثار و برکاتى از این راه نصیب اسلام و مسلمین مىگردد، و سبب رشد و شکوفائى زائران خانه خدا را فراهم مىنماید. چون که ایمان و بینش دینى حجگذار در گذرگاههاى حج از ناخالصىها جدا و اصلاح مىگردد و در نتیجه حجگذار به فرهنگ ناب محمدى دست پیدا مىکند، چه اینکه حجیک دوره عملى آموزش دین براى هر زائر است که تا هر مسلمانى آن را در تمام عمر حداقل یکبار پیاده نکند، به حقیقت ایمان نمىرسد. از اینرو فرمودهاند: تارک حج در صف یهود و نصارى قرار داده مىشود. (41) و در مقابل، حج و عمره عامل مؤثر براى اصلاح ایمان و تقویت دین معرفى شده است. (42)
چه اینکه حج مرورى بر توحید و تاریخ حامیان آن از آدم تا ابراهیم و خاتم و درگیرى مدام ایمان و کفر و نفاق مىباشد و هر کدام از اعمال حج و امکنه مقدسه از حرم و میقات و مکه و کعبه و سعى و عرفات و مشعر و منى یا انسان سخن مىگویند و حاجى را به اندیشه وامىدارند و آگاهىهاى لازم به او منتقل مىشود و در هایتسبب بینش توحیدى که ام و اساس همه مسائل است مىگردد. از سوى دیگر، در حج آموزش عملى فرهنگ برابرى و مساوات و اخوت و تعاون و طرد هرگونه تفرق و نفاق داده مىشود; یعنى به حاجى مىآموزند که علىرغم تفاوتهایشان در رنگ و پوست و نژاد و زبان و مقام و ثروت، همه در نزد خداوند مساوى هستند. خطبههاى پیامبراکرمصلى الله علیه وآله در حجةالوداع شاهد روشن و واضح بر این مدعاست که فرمود: از نظر اسلام همه مردم با همه برابرند; عرب بر عجم و عجم بر عرب هیچ فضیلتى ندارد، مگر به ملاک تقوى. . . مسلمان برادر مسلمان است. (43)
و در یک کلمه، بزرگترین و مهمترین فرهنگى که در ایام حجبه حاجى منتقل مىگردد، فرهنگ توحید خالص ابراهیمى محمدىصلى الله علیه وآله است.
اما آیاتى که بعد فرهنگى حج از آن استظهار مىشود عبارتند از: "جعلالله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس" خداوند کعبه را که خانه محتترم است وسیلهاى براى سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است. (44)
"و اذن فى الناس بالحج - لیشهدوا منافع لهم" اى ابراهیم در میان مردم اعلان عمومى براى حجبنما تا پیاده و سوار بر مرکبهاى لاغر از هر راه دور، قصد خانه خدا کنند تا شاهد منافع گوناگون خویش در این برنامه حیاتبخش باشند. (45)
دقت در اطلاق دو کلمه «قیام» و «منافع» باعث رهنمون شدن به مطلب وسیع و گستردهاى مىگردد که قوام و حیات جامعه بشرى و تامین هر نوع منافع انسانها در گرو تحقق این مراسم باشکوه حج است. چه چیزى بالاتر و مهمتر از فرهنگ جامعه که قوام و حیات جامعه در گرو فرهنگ آن جامعه است. چه منافعى عزیزتر و با ارزشتر از منافع فرهنگى، عقیدتى، بلکه آن منافعى که اولا و با لذات با این فریضه الهى و امکنه مقدس تناسب دارد. همه ایمان و ارزشهاى الهى است. که شاهد قوى و گویاى آن این است که بعد فرهنگى در جوامع روائى به عنوان یکى از مهمترین علل و فلسفههاى حج مطرح شده است. چنانکه امام صادقعلیه السلام در جواب هشام بن حکم در مورد حکمتهاى حج فرمود: خداوند متعال به وسیله حج، زمینه اجتماع مردم مشرق و مغرب را فراهم کرده، براى اینکه همدیگر را بشناسند و تفاهم کنند. . . و براى اینکه آثار پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله شناخته شود و اخبار و گفتار وى احیاء گردد تا به دست فراموشى سپرده نشود. جالب اینکه امامعلیه السلام در دنباله آن، دلیل این مطلب را هم بیان مىفرماید که اگر هر قوم و ملتى تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند و تنها به مسائلى که در آن استبیندیشد، همگى هلاک مىگردند و کشورهایشان ویران مىشود و از بسیارى از منافع و سودها و اطلاعات و اخبار محروم مىشوند. این است فلسفه و دلیل کنگره جهان حج. (46)
بنابراین، یکى از علل حج، شناخت و آشنایى مردم با آثار و احادیث رسولاللهصلى الله علیه وآله و زنده نگهداشتن و به دست فراموشى نسپردن آنهاست; یعنى حج در واقع مرورى بر تاریخ اسلام و پیامبر اسلام بلکه مرورى بر توحید و حامیان آن از آدم تا ابراهیم و خاتم است و تابلوئى براى تمام فداکارىهاى قهرمان توحید و پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله است که حاجى با دیدن این صحنهها و امکنه پیام مىگیرد.
از سوى دیگر، ایام حج فرصتى استبسیار مناسب براى تبلیغ فرهنگ اصیل اسلام، در میان قشر وسیع و قابل توجهى از مسلمین که از اطراف و اکناف عالم در این نقطه اجتماع کردهاند. و اصولا از مقدمات اولیه حج تعلم بسیارى از مسائل اسلامى است که به نوبه خود به علماء متعهد اسلام امکان مىدهد تا از استقبال مردم براى تعلیم و ارشاد و نشر فرهنگ غنى اسلام استغناء نمایند. حج در واقع آموزشگاهى است که هر سال دایر مىگردد و مؤسس آن خداوند منان و اساتید آن انبیاء و ائمه معصومین و علماء متعهد اسلام هستند که معارف اصیل و ناب را به کام تشنگانى که از سراسر عالم در این مکان گردهم آمدهاند، مىریزند. چنانکه سیره عملى انبیاء عموما و پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله و ائمه کرام خصوصا بر این منوال بود که از این کنگره عظیم حج در جاى جاى مواقف و مشاعر به نحو احسن استفاده نمایند. و شاید یکى از علل موفقیت پیامبراکرمصلى الله علیه وآله در نشر و گسترش اسلام به سراسر عالم این بود که در مدت سیزده سال اقامت در مکه با نمایندگان و سران قبائلى که از اطراف عالم براى اداء حجبه مکه مىآمدند، تماس برقرار نماید و به تبلیغ بپردازد که بعضى از مورخین نمونههایى از این قبیل ذکر کردهاند. (47) علاوه بر اینها:
- پیامرسانى و تبلیغ حضرت علىعلیه السلام در سرزمین منى در ضمن تلاوت آیات برائت.
- تبلیغ امام حسینعلیه السلام در موسم حجبراى بیان رسالتخود و اوضاع سیاسى یزید که براى تحقیق این هدف چند ماه در مکه توقف نمود تا حجاج از سراسر دنیا در موسم حج گردهم آیند.
- تبلیغ امام صادقعلیه السلام در عرفات در میان انبوه جمعیت که با صداى بلند رو به هر طرف نموده و در هر بار سه مرتبه مىفرمود: اى مردم، رهبر شما رسول خدا بود بعد حضرت على، پس امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر و فعلا من هستم پس از من سؤال کنید. (48)
- امام صادقعلیه السلام در موسم حجخیمهاى برافراشته مىکرد و دانشمندان آن روز به حضورش شرفیاب مىشدند و راه و روش تبلیغات و مبارزه با مفاسد فکرى و اعتقادى را فرا مىگرفتند.
و در مقابل مسلمین و علماء هم در ایام اختناق از این فرصت استفاده کرد، در موسم حجشرکت نموده و از محضر ائمهعلیهم السلام بهرهبردارى مىکردند. گواه روشن آن، مباحثات عقیدتى و فقهى ائمهعلیهم السلام و صحابه و تابعین و علماء در موسم حج است که به افتاء و تدریس و مناظره مىپرداختند. پیامهاى حضرت امام خمینىقدس سره به حجاج بیتالحرام نیز در همین راستا بوده است. بنابراین، ایام حج فرصتبسیار مناسب و استثنایى براى تبلیغ و نشر فرهنگ اصیل اسلام در میان قشر وسیع و قابل توجهى از مسلمین است هم تبلیغ قولى است و هم عملى و هم بررسى مسائل مختلف اسلامى توسط برجستهترین افراد از نظر علم و تقوى، و هم مبارزه با ریشههاى فرهنگ ضدتوحیدى و استعمارى و هم خنثى کردن هرگونه توطئه و نقشههاى شوم بر علیه اسلام ناب محمدى است. همچنانکه پیامبراکرمصلى الله علیه وآله در جریان فتح مکه و حجةالوداع فرهنگ جاهلیت را عملا و قولا ریشهکن نمود.
نکته دیگرى که در بعد فرهنگى حج نمایان است، مسئله پیامرسانى است. حاجى و زائر خانه خدا، علاوه بر اینکه معارف اصیل اسلام و آیات روشن الهى را مشاهده و پیام را دریافت مىکند، (49) باید این پیام را به عنوان ره توشه حجبا خود به همراه برده و در محیط و شهر و آبادى خود نشر دهند، چه اینکه پیامبراکرمصلى الله علیه وآله در حجةالوداع خطاب به مردم فرمود:
باید این مطالب و معارف را حاضر و شاهد شما به غایب انتقال بدهد. (50) چنانکه امام حسینعلیه السلام در سال 58 هجرت، دو سال قبل از مرگ معاویه، در سرزمین منى در میان جمعیت 1000 نفرى بعد از انتقاد از وضع موجود فرمود: گفتارم بشنوید و به خاطر بسپارید، وقتى که به محل سکونتخود برگشتید، پیام مرا به افرادى که مورد اطمینان هستند ابلاغ نمایید. (احتجاج طبرسى، ج 2، ص 296)
همچنانکه علىبن موسىالرضاعلیه السلام در ضمن بیان علل و فلسفه حج فرمودند: در حج، تفقه و آشنایى با دین و گسترش فرهنگ اهلبیتبه تمام نقاط جهان نهفته است: (51) "مع مافیه من التفقه و نقلالاخبار الى کل صفغ و ناحیة"
یعنى در حج هم پیامگیرى است هم پیامرسانى و در واقع بهترین و مؤثرترین رسانه گروهى جامعه اسلامى است. اما نکته جالب در این روایت این است که امامعلیه السلام در بیان این مطلب، تمسک به آیه نمودند که خداوند متعال در آن آیه مبارکه فرمودند: چرا از هر گروهى، طائفهاى از آنان کوچ نمىکنند تا در امر دین تفقه نمایند و به هنگام بازگشتبه سوى قوم خود آنها را انذار نمایند تا شاید (از مخالفت فرمان الهى) بترسند و خوددارى کنند. (52) "فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون. "
نعمتبهرهبردارى از معارف و فرهنگ ناب محمدى در مراسم حج اختصاص به مسلمین که توفیق حضور دارند ندارد بلکه آنها موظفند این فرهنگ را به عنوان بهترین سوغاتى با خود برده و در منطقه خود نشر دهند و بدینوسیله نقش فرهنگى حجبا توجه به تکرار آن در هر سال، ابعاد گستردهترى پیدا مىکند و در نهایت عامل قوى براى تقویت دین و ضامنى جاودانه براى فرهنگ اصیل اسلام خواهد بود و در نتیجه فرمایش امام صادقعلیه السلام (تا کعبه برپاست دین هم استوار است) ، "لا یزال الدین فانما ما قامتالکعبه"، جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد.
بنابراین، یکى از اهداف و ابعاد عالیه حج، آشنایى بیشتر و عمیقتر مردم با مسائل اسلامى و انتقال اخبار و پیامهاى حجبه سراسر عالم است. حج آموزش چند روزه استبراى آمادهسازى فرد در پهنه زندگى، حج تابلویى از تمام فداکارىهاى قهرمان توحید و پیامبراکرمصلى الله علیه وآله است که با دیدن صحنه و امکنه تبلیغ مىشوند، پیام مىگیرند، سپس به سراسر عالم نشر مىدهند حجیک دانشگاه و دانشسراى عالى فرهنگى است که فرهنگ خودسازى، امنیت، عدالت اجتماعى، ایثار، مقاومت، نظم و انضباط، اتحاد و مساوات و. . . به حاجى تعلیم داده مىشود. در حج عملا به مسلمین مىآموزند که چگونه مىتوان از نیروهاى پراکنده، قدرت واحدى به وجود آورد، چنانکه پیامبراکرمصلى الله علیه وآله در حجةالوداع این قدرت را به معرض نمایش گذاشت. حج محل زنده کردن آثار رسولالله است "و لتعرف آثار رسولالله و تعرف اخباره و یذکر و لا ینسى" و حج محل تعلیم علوم اهلبیت و نشر آن به سراسر جهان "مع مافیه منالتفقه و فعلالاخبار الائمة الى کل صفغ و ناحیه" مىباشد.
حضرت امام خمینىقدس سره احیاگر حج ابراهیمى درباره بعد فرهنگى حج فرمودند: حج کانون معارف الهى است. . . حجبسان قرآن است که همه از آن بهرهمند مىگردند ولى اندیشمندان و غواصان و دردآشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهاى اجتماعى آن نترسند از صدف این دریاى گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت ولى چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حجبسان قرآن مهجور گردیده است و به همان اندازهاى که آن کتاب زندگى و کمال و جمال در حجابهاى خود ساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کجفکرىهاى ما دفن و پنهان گردیده است. . . حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است; سرنوشتى که میلیون مسلمان هر سال به مکه مىروند و پاى جاى پاى پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر مىگذارند ولى هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمدصلى الله علیه وآله که بودند و چه کردند هدفشان چه بوده و از ما چه خواستهاند؟ (53)
3. بعد اقتصادى حج
حجبا دارابودن بعد معنوى و عرفانى عمیق و گسترده، ابعاد دیگر آن خصوصا بعد اقتصادى و مادى آن مورد تردید واقع شده استبه طورى که گفتهاند مگر ممکن است چنین عبادت پر معنویت، همراه با بعد مادى و اقتصادى باشد، بلکه این مسائل را منافى با روح حج مىدانستهاند و این خاصیتیک سونگرى به حج است. همچنان که این توهم در زمان جاهلیت هم وجود داشته و خیال مىکردند معامله و تجارت و کسب و کار در ایام حجحرام و باعثبطلان آن مىگردد. (54) اما خداوند متعال براى مقابله با این طرز تفکر آیات متعددى را نازل نموده است که تعدادى از آنها به شرح ذیل است: گناهى بر شما نیست که از فضل پروردگار خود (منافع اقتصادى در ایام حج) برخوردار شوید. (55) "لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم. "
شکى نیست که مراد از فضل در آیه، فضل و بهره مادى است چون که مسائل معنوى جاى هیچگونه تردیدى نبود تا بفرماید: "لیس علیکم جناح". . . همچنانکه مراد از ابتغاء، ابتغاء، ابتغاء بعد از اتمام حج نیست، چون که معامله و تجارت بعد از اعمال حج جاى بحث و گفتوگو نبوده است، بلکه آنجا که محل کلام بود معامله و تجارت در اثناء عمل بود و آیه مبارکه هم در رد مراد این نوع تفکر با صراحت تمام فرمود: (هیچگونه مانعى و اشکالى وجود ندارد که مردم از فضل خدا بهرهمند گردند بلکه با توجه به معناى ابتغاء (56) مىتوان در راه کسب آن اجتهاد و کوشش هم نمود و حتى با ملاحظه "من ربکم" مىتوان به آن رنگ عبادت داد تا از مصادیق بارز آیه "رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله"، (57) به شمار آید. منتهى باید مواظب بود که تجارت در خلال حج ابتغاء من فضلالله باشد.
مؤید دیگر بر اطلاق ابتغاء فضلا من ربکم بر امور مادى، نظایر این آیه در قرآن است که ابتغاء فضلالله بر امور مادى اطلاق شده است از جمله خداوند در سوره جمعه فرمود: هنگامى که نماز پایان گرفتشما آزادید در زمین پراکنده شوید و از فضل الهى طلب کنید. (58)
"فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فیالارض و ابتغوا من فضل الله. "
از سوى دیگر، اینگونه یک سونگرى به حج در زمان ائمهعلیهم السلام براى اصحاب ایجاد سؤال کرد که آیا تجارت و بهرهمندى مادى در ایام حج ضررى به حج مىرساند یا نه، چنانکه شخصى مثل معاویةبن عمار به امام صادقعلیه السلام عرض کرد: مردى براى تجارت به طرف مکه حرکت مىکند یا شترى دارد که کرایه مىدهد آیا حجش ناقص استیا کامل؟ حضرت پاسخ فرمودند: حجش کامل و تمام است. (59)
از جمله آیات دیگرى که دلالتبر بعد اقتصادى حج دارد، آیه شریفه ذیل مىباشد:
"و اذن فیالناس بالحج. . . لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسمالله. . . " (60) ترجمه آن گذشت. با توجه به تقابل دو جمله «لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسمالله"، استظهار مىشود که حج دو بعد دارد، بعد عبادى و غیرعبادى. و قطعا یکى از مصادیق بارز منافع، منافع اقتصادى حج است که احتمالا به دلیل اهمیت این بعد یا جهت مقابله با تفکر جاهلى، مقدم بر بعد معنوى حج ذکر شده است.
شاهد قطعى بر اینکه مراد از منافع، منافع اقتصادى هم هست تمسک امامرضاعلیه السلام به این آیه شریفه است که در ضمن بیان علل و فلسفه حج فرمود:
منافع و آثار حج تمام اهل زمین از شرق و غرب و بر و بحر را فرا مىگیرد چه آنها که حجبه جا مىآورند و چه آنها که به جا نمىآورند از تجار و کسبه و مساکین و حاجتمندان. . . براى همین منافع قرآن فرمود: "لیشهدوا منافع لهم" (61)
توجیه دیگرى که مىشود براى تقدم بعد غیر عبادى بر عبادى در این آیه مبارکه ذکر کرد، جنبه روانى قضیه است که براى جذب مردم عادى به سوى خانه خدا، ابتدا روى منافع مادى تکیه نمود. و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى از آنجایى که انسان فطرت حبالذات دارد و منافع خودش را دوست دارد از اینرو در همان اول فرمود "لیشهدوا منافع لهم". (62)
از جمله آیات دیگر، آیه 2 از سوره مبارکه مائده مىباشد که خداوند متعال ضمن خطاب به مؤمنین فرمود: احترام آنهایى که به خاطر معاش و معادشان قصدخانه خدا را نمودهاند نگه دارید. (63) یعنى این زائرین خانه خدا انسانهاى محترمى هستند نباید حریم آنها حلال شمرده شود. علاوه بر اینکه لسان این آیه لسان مدح است و نیز بعد اقتصادى آن مقدم بر بعد عبادى "رضوانا" گردیده و از تقابل "فضلا من ربهم و رضوانا" به خوبى استفاده مىشود که مراد از «فضلا من ربهم» منافع اقتصادى مىباشد. شاهد قرآنى دیگر بر بعد اقتصادى حج، آیهاى از سوره مبارکه قصص است که خداوند متعال ضمن منت گذاشتن بر مشرکین، روى دو نعمت تاکید فرمود: یکى امنیت و دیگرى مواهب اقتصادى.
آیا ما حرم امنى در اختیار آنها قرار ندادیم که محصولات هر شهر و دیارى به سوى آن آورده شود ولى اکثر آنها نمىدانند. (64)
"اولم تمکن لهم حرما امنا یجبى الیه ثمرات کل شیء رزقا من لدنا و لکن اکثرهم لایعلمون". عنایت در کلمات «کل شىء» و «رزقا من لدنا» و فعل «یجبى» که دلالتبر استمرار دارد، اهمیت مطلب را دو چندان خواهد کرد. به علاوه، این دو نعمت متعلق به زمانى بود که آنها مشرک بودند تا چه رسد به اینکه موحد شوند، اگر مردمى که در شهرها و آبادىها زندگى دارند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین بر آنها مىگشاییم. (65)
"و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض".
شاهد قرآنى دیگر آیه 28 از سوره توبه است:
اى کسانى که ایمان آوردهاید بدانید که مشرکین آلوده و ناپاکند بنابراین، پس از این سال نباید قدم به مسجدالحرام بگذارند و اگراز فقر مىترسید به زودى خداوند شما را از فضلش، هرگاه بخواهد بىنیاز مىسازد خداوند دانا و حکیم است.
از آنجایى که اهل مکه در انتظار سود و تجارت بودند ترسیدند که نکند به خاطر این منع، تجارت آنها از رونق بیفتد و وضع اقتصادى آنها خراب شود، از اینرو خداوند در مقام دلدارى آنها وعده فرموده به زودى شما را از فضلش بىنیاز مىسازد.
همچنانکه تاریخ گواهى مىدهد که بزرگترین بازار از جمله بازار معروف عکاظ در موسم حجبرپا مىشود. و احتمالا سوره قریش (66) را بتوان مؤید دیگر قرآنى بر اینگونه بازار دانست.
پىنوشتها:
1- «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» ، ذاریات / 56
2- آقا میرزا جواد ملکى تبریزى، المراتبات، قم، دارالمثقف المسلم، 1363، ص 197
3- علامه محمدحسین طباطبایى، المیزان، ج 1، قم، منثورات جامعه مدرسین، بىتا، ص 298
4- بقره /125
5- حج /26
6- طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 368 ; آلوسى بغدادى، روحالمعانى، ج 17، بیروت، داراحیاء التراث العربى، بىتا، ص 143; فخرالدین رازى، تفسیر کبیر، ج 23، ص 26
7- طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 368 و 367
8- ان الشرک الظلم عظیم: لقمان /13
9- حج /26
10- و لیطوفوا بالبیت العتیق ثم محلها الىالبیت العتیق. حج: /29، 33
11- حج /37
12- بقره/197
13- آیةالله جوادى آملى، جرعهاى از بیکران زمزم، تهران، معاونت آموزش و تحقیقات بعثه مقام معظم رهبرى، 1371، ص 143
14- حج /29
15- لیقضوا تفثم لقاء الامام: عروسى حویزى، نورالثقلین، ج 3، قم، مؤسسه اسماعیلیان، بىتا، ص 493، محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 4، بیروت: داراحیاء التراث العربى، 1402 ق، ص 549 16- تمام الحج لقاء الامام، نورالثقلین، پیشین، ج 1، ص 183; مجلسى، پیشین، ج 96، ص 374; وسائلالشیعه، ج 14، ص 324 و 325; شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، (بیروت: دارصعب درالتعارف، 1401 ق) ، ص 345
17- بقره /200
18- مرحوم نراقى، جامعالسعادات، ج 2، نجف، مطبعة النجف، 1383، ص 345
19- انما المؤمنون الذین اذا ذکرالله و جلت قلوبهم، انفال/2
20- انفال /2; بقره /198، 203; حج /28 و 34 و 36
21- روحالمعانى، پیشین، ج 17، ص 154
22- حج /35
23- علامه طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 375
24- بقره /127
25- مائده /2
26- الرضوان الرضا الکثیر و لما کاناعظم الرضا رضاالله تعالى خص لفظ فى القرآن بما کان من الله تعالى. مرحوم راغب اصفهانى، المفردات، بیروت، دارالمعرفه، بىتا
27- توبه /72
28- فهو شعبة من رضوانه، مجلسى، پیشین، ج 96، ص 29
29- ابراهیم /37
30- علامه طباطبایى، پیشین، ج 12، ص 77
31- حج /26
32- آل عمران /97
33- مجلسى، پیشین، ج 96، ص 124
34- محجة البیضاء، ج 2، ص 201; المراقبات، پیشین، ص 204; مجلسى، پیشین، ج 47، ص 16
35- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 12
36- آل عمران /97
37- بقره /197
38- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 10
39- حضرت امام خمینى در اینباره فرمود حاجى باید به جاى سوغاتهاى مادى و فانى، دستاوردهاى باقى و ابدى براى دوستان سوغات آورند، همان مدرک، ص 11
40- مفاتیحالجنان، قسمتى از مناجات تائبین خمسة عشر.
41- من سوف الحجحتى یموت بعثه الله یوم القیمة یهودیا او نصرانیا، نورالثقلین، پیشین، ج 1، ص 374
42- حجوا او اعتمرا - یصلح ایمانکم، بحار، ج 96، ص 25
43- ابن سعبه، تحف العقول، بیروت: مؤسسة الاعلمى، 1394 ق، ص 30، ضمن خطبه حجةالوداع
44- حج /27 و 28
45- حج /27 و 28
46- وسائلالشیعه، پیشین، ج 11، ص 14
47- السیرة، ابن هشام، ج 1، بیروت، دارالفرقان، 1357 ق، ص 422
48- فروع کافى، ج 4، ص 466
49- لیشهدوا منافع لهم - حج /28; فیه آیات بینات - آل عمران /97
50- آیةالله جوادى آملى، جرعهاى از بیکران زمزم، پیشین، ص 157
51- نورالثقلین، پیشین، ج 2، ص 283
52- توبه /124
53- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 72، 73
54- مجمعالبیان، ج 1، ص 295
55- بقره /198
56- ابتغاء: فقد خص بالاجتهاد فى الطلب - بغیت الشیء اذا طلبت اکثر ما یجب و ابتغیت کذلک - مفردات راغب.
57- نور /37 - مردان الهى کسانى هستند که نه تجارت آنها را از یاد خدا باز مىدارد نه خرید و فروش
58- جمعه /10; آل عمران/174; نحل /14; اسراء /12
59- فروع کافى، ج 4، ص 275
60- حج /27 و 28
61- مجلسى، پیشین، ج 96، ص 32
62- المیزان، ذیل آیه
63- مائده /2
64- قصص / 57
65- اعراف /96
66- لایلاف قریش ایلافهم رحلة الشتاء و. . .
نویسنده: ناصر شکریان
منبع: ام الکتاب (www.ommolketab.net)