سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کهکشان قرآن
  • S.R.A ( شنبه 87/9/16 :: ساعت 1:0 عصر)

    ابعاد حج در قرآن(2)

    وقایع و اعمال و نسک حج گرچه به ظاهر از هم جدا هستند، اما مطالعه دقیق آن نشانگر دقایق آداب سیر طلب و حضور مراسم حب و عشق و اخلاص و بالاخره بیرون آمدن از مقامات دانیه و پیوستن به مقامات عالیه است که هرچه بیش‏تر در آن ‏دقت‏ شود، حقائق تازه‏تر و نکات لطیف‏تر عاید انسان مى‏گردد.

     

    2. بعد فرهنگى حج
    موسم حج علاوه بر امور معنوى، یک از مناسب‏ترین ایام براى مبادله فرهنگى و انتقال ارزش‏ها در بین مسلمین جهان است و آثار و برکاتى از این راه نصیب اسلام و مسلمین مى‏گردد، و سبب رشد و شکوفائى زائران خانه خدا را فراهم مى‏نماید. چون که ایمان و بینش دینى حج‏گذار در گذرگاه‏هاى حج از ناخالصى‏ها جدا و اصلاح مى‏گردد و در نتیجه حج‏گذار به فرهنگ ناب محمدى دست پیدا مى‏کند، چه این‏که حج‏یک دوره عملى آموزش دین براى هر زائر است که تا هر مسلمانى آن را در تمام عمر حداقل یک‏بار پیاده نکند، به حقیقت ایمان نمى‏رسد. از این‏رو فرموده‏اند: تارک حج در صف یهود و نصارى قرار داده مى‏شود. (41) و در مقابل، حج و عمره عامل مؤثر براى اصلاح ایمان و تقویت دین معرفى شده است. (42)
    چه این‏که حج مرورى بر توحید و تاریخ حامیان آن از آدم تا ابراهیم و خاتم و درگیرى مدام ایمان و کفر و نفاق مى‏باشد و هر کدام از اعمال حج و امکنه مقدسه از حرم و میقات و مکه و کعبه و سعى و عرفات و مشعر و منى یا انسان سخن مى‏گویند و حاجى را به اندیشه وامى‏دارند و آگاهى‏هاى لازم به او منتقل مى‏شود و در هایت‏سبب بینش توحیدى که ام و اساس همه مسائل است مى‏گردد. از سوى دیگر، در حج آموزش عملى فرهنگ برابرى و مساوات و اخوت و تعاون و طرد هرگونه تفرق و نفاق داده مى‏شود; یعنى به حاجى مى‏آموزند که على‏رغم تفاوت‏هایشان در رنگ و پوست و نژاد و زبان و مقام و ثروت، همه در نزد خداوند مساوى هستند. خطبه‏هاى پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله در حجة‏الوداع شاهد روشن و واضح بر این مدعاست که فرمود: از نظر اسلام همه مردم با همه برابرند; عرب بر عجم و عجم بر عرب هیچ فضیلتى ندارد، مگر به ملاک تقوى. . . مسلمان برادر مسلمان است. (43)
    و در یک کلمه، بزرگ‏ترین و مهم‏ترین فرهنگى که در ایام حج‏به حاجى منتقل مى‏گردد، فرهنگ توحید خالص ابراهیمى محمدى‏صلى الله علیه وآله است.
    اما آیاتى که بعد فرهنگى حج از آن استظهار مى‏شود عبارتند از: "جعل‏الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس" خداوند کعبه را که خانه محتترم است وسیله‏اى براى سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است. (44)
    "و اذن فى الناس بالحج - لیشهدوا منافع لهم" اى ابراهیم در میان مردم اعلان عمومى براى حج‏بنما تا پیاده و سوار بر مرکب‏هاى لاغر از هر راه دور، قصد خانه خدا کنند تا شاهد منافع گوناگون خویش در این برنامه حیات‏بخش باشند. (45)
    دقت در اطلاق دو کلمه «قیام‏» و «منافع‏» باعث رهنمون شدن به مطلب وسیع و گسترده‏اى مى‏گردد که قوام و حیات جامعه بشرى و تامین هر نوع منافع انسان‏ها در گرو تحقق این مراسم باشکوه حج است. چه چیزى بالاتر و مهم‏تر از فرهنگ جامعه که قوام و حیات جامعه در گرو فرهنگ آن جامعه است. چه منافعى عزیزتر و با ارزش‏تر از منافع فرهنگى، عقیدتى، بلکه آن منافعى که اولا و با لذات با این فریضه الهى و امکنه مقدس تناسب دارد. همه ایمان و ارزش‏هاى الهى است. که شاهد قوى و گویاى آن این است که بعد فرهنگى در جوامع روائى به عنوان یکى از مهم‏ترین علل و فلسفه‏هاى حج مطرح شده است. چنان‏که امام صادق‏علیه السلام در جواب هشام بن حکم در مورد حکمت‏هاى حج فرمود: خداوند متعال به وسیله حج، زمینه اجتماع مردم مشرق و مغرب را فراهم کرده، براى این‏که همدیگر را بشناسند و تفاهم کنند. . . و براى این‏که آثار پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله شناخته شود و اخبار و گفتار وى احیاء گردد تا به دست فراموشى سپرده نشود. جالب این‏که امام‏علیه السلام در دنباله آن، دلیل این مطلب را هم بیان مى‏فرماید که اگر هر قوم و ملتى تنها از کشور و بلاد خویش سخن بگویند و تنها به مسائلى که در آن است‏بیندیشد، همگى هلاک مى‏گردند و کشورهایشان ویران مى‏شود و از بسیارى از منافع و سودها و اطلاعات و اخبار محروم مى‏شوند. این است فلسفه و دلیل کنگره جهان حج. (46)
    بنابراین، یکى از علل حج، شناخت و آشنایى مردم با آثار و احادیث رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله و زنده نگه‏داشتن و به دست فراموشى نسپردن آن‏هاست; یعنى حج در واقع مرورى بر تاریخ اسلام و پیامبر اسلام بلکه مرورى بر توحید و حامیان آن از آدم تا ابراهیم و خاتم است و تابلوئى براى تمام فداکارى‏هاى قهرمان توحید و پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله است که حاجى با دیدن این صحنه‏ها و امکنه پیام مى‏گیرد.
    از سوى دیگر، ایام حج فرصتى است‏بسیار مناسب براى تبلیغ فرهنگ اصیل اسلام، در میان قشر وسیع و قابل توجهى از مسلمین که از اطراف و اکناف عالم در این نقطه اجتماع کرده‏اند. و اصولا از مقدمات اولیه حج تعلم بسیارى از مسائل اسلامى است که به نوبه خود به علماء متعهد اسلام امکان مى‏دهد تا از استقبال مردم براى تعلیم و ارشاد و نشر فرهنگ غنى اسلام استغناء نمایند. حج در واقع آموزشگاهى است که هر سال دایر مى‏گردد و مؤسس آن خداوند منان و اساتید آن انبیاء و ائمه معصومین و علماء متعهد اسلام هستند که معارف اصیل و ناب را به کام تشنگانى که از سراسر عالم در این مکان گردهم آمده‏اند، مى‏ریزند. چنان‏که سیره عملى انبیاء عموما و پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و ائمه کرام خصوصا بر این منوال بود که از این کنگره عظیم حج در جاى جاى مواقف و مشاعر به نحو احسن استفاده نمایند. و شاید یکى از علل موفقیت پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله در نشر و گسترش اسلام به سراسر عالم این بود که در مدت سیزده سال اقامت در مکه با نمایندگان و سران قبائلى که از اطراف عالم براى اداء حج‏به مکه مى‏آمدند، تماس برقرار نماید و به تبلیغ بپردازد که بعضى از مورخین نمونه‏هایى از این قبیل ذکر کرده‏اند. (47) علاوه بر این‏ها:
    - پیام‏رسانى و تبلیغ حضرت على‏علیه السلام در سرزمین منى در ضمن تلاوت آیات برائت.
    - تبلیغ امام حسین‏علیه السلام در موسم حج‏براى بیان رسالت‏خود و اوضاع سیاسى یزید که براى تحقیق این هدف چند ماه در مکه توقف نمود تا حجاج از سراسر دنیا در موسم حج گردهم آیند.
    - تبلیغ امام صادق‏علیه السلام در عرفات در میان انبوه جمعیت که با صداى بلند رو به هر طرف نموده و در هر بار سه مرتبه مى‏فرمود: اى مردم، رهبر شما رسول خدا بود بعد حضرت على، پس امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر و فعلا من هستم پس از من سؤال کنید. (48)
    - امام صادق‏علیه السلام در موسم حج‏خیمه‏اى برافراشته مى‏کرد و دانشمندان آن روز به حضورش شرفیاب مى‏شدند و راه و روش تبلیغات و مبارزه با مفاسد فکرى و اعتقادى را فرا مى‏گرفتند.
    و در مقابل مسلمین و علماء هم در ایام اختناق از این فرصت استفاده کرد، در موسم حج‏شرکت نموده و از محضر ائمه‏علیهم السلام بهره‏بردارى مى‏کردند. گواه روشن آن، مباحثات عقیدتى و فقهى ائمه‏علیهم السلام و صحابه و تابعین و علماء در موسم حج است که به افتاء و تدریس و مناظره مى‏پرداختند. پیام‏هاى حضرت امام خمینى‏قدس سره به حجاج بیت‏الحرام نیز در همین راستا بوده است. بنابراین، ایام حج فرصت‏بسیار مناسب و استثنایى براى تبلیغ و نشر فرهنگ اصیل اسلام در میان قشر وسیع و قابل توجهى از مسلمین است هم تبلیغ قولى است و هم عملى و هم بررسى مسائل مختلف اسلامى توسط برجسته‏ترین افراد از نظر علم و تقوى، و هم مبارزه با ریشه‏هاى فرهنگ ضدتوحیدى و استعمارى و هم خنثى کردن هرگونه توطئه و نقشه‏هاى شوم بر علیه اسلام ناب محمدى است. همچنان‏که پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله در جریان فتح مکه و حجة‏الوداع فرهنگ جاهلیت را عملا و قولا ریشه‏کن نمود.
    نکته دیگرى که در بعد فرهنگى حج نمایان است، مسئله پیام‏رسانى است. حاجى و زائر خانه خدا، علاوه بر این‏که معارف اصیل اسلام و آیات روشن الهى را مشاهده و پیام را دریافت مى‏کند، (49) باید این پیام را به عنوان ره توشه حج‏با خود به همراه برده و در محیط و شهر و آبادى خود نشر دهند، چه این‏که پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله در حجة‏الوداع خطاب به مردم فرمود:
    باید این مطالب و معارف را حاضر و شاهد شما به غایب انتقال بدهد. (50) چنان‏که امام حسین‏علیه السلام در سال 58 هجرت، دو سال قبل از مرگ معاویه، در سرزمین منى در میان جمعیت 1000 نفرى بعد از انتقاد از وضع موجود فرمود: گفتارم بشنوید و به خاطر بسپارید، وقتى که به محل سکونت‏خود برگشتید، پیام مرا به افرادى که مورد اطمینان هستند ابلاغ نمایید. (احتجاج طبرسى، ج 2، ص 296)
    همچنان‏که على‏بن موسى‏الرضاعلیه السلام در ضمن بیان علل و فلسفه حج فرمودند: در حج، تفقه و آشنایى با دین و گسترش فرهنگ اهل‏بیت‏به تمام نقاط جهان نهفته است: (51) "مع مافیه من التفقه و نقل‏الاخبار الى کل صفغ و ناحیة"
    یعنى در حج هم پیام‏گیرى است هم پیام‏رسانى و در واقع بهترین و مؤثرترین رسانه گروهى جامعه اسلامى است. اما نکته جالب در این روایت این است که امام‏علیه السلام در بیان این مطلب، تمسک به آیه نمودند که خداوند متعال در آن آیه مبارکه فرمودند: چرا از هر گروهى، طائفه‏اى از آنان کوچ نمى‏کنند تا در امر دین تفقه نمایند و به هنگام بازگشت‏به سوى قوم خود آن‏ها را انذار نمایند تا شاید (از مخالفت فرمان الهى) بترسند و خوددارى کنند. (52) "فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون. "
    نعمت‏بهره‏بردارى از معارف و فرهنگ ناب محمدى در مراسم حج اختصاص به مسلمین که توفیق حضور دارند ندارد بلکه آن‏ها موظفند این فرهنگ را به عنوان بهترین سوغاتى با خود برده و در منطقه خود نشر دهند و بدین‏وسیله نقش فرهنگى حج‏با توجه به تکرار آن در هر سال، ابعاد گسترده‏ترى پیدا مى‏کند و در نهایت عامل قوى براى تقویت دین و ضامنى جاودانه براى فرهنگ اصیل اسلام خواهد بود و در نتیجه فرمایش امام صادق‏علیه السلام (تا کعبه برپاست دین هم استوار است) ، "لا یزال الدین فانما ما قامت‏الکعبه"، جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد.
    بنابراین، یکى از اهداف و ابعاد عالیه حج، آشنایى بیش‏تر و عمیق‏تر مردم با مسائل اسلامى و انتقال اخبار و پیام‏هاى حج‏به سراسر عالم است. حج آموزش چند روزه است‏براى آماده‏سازى فرد در پهنه زندگى، حج تابلویى از تمام فداکارى‏هاى قهرمان توحید و پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله است که با دیدن صحنه و امکنه تبلیغ مى‏شوند، پیام مى‏گیرند، سپس به سراسر عالم نشر مى‏دهند حج‏یک دانشگاه و دانشسراى عالى فرهنگى است که فرهنگ خودسازى، امنیت، عدالت اجتماعى، ایثار، مقاومت، نظم و انضباط، اتحاد و مساوات و. . . به حاجى تعلیم داده مى‏شود. در حج عملا به مسلمین مى‏آموزند که چگونه مى‏توان از نیروهاى پراکنده، قدرت واحدى به وجود آورد، چنان‏که پیامبراکرم‏صلى الله علیه وآله در حجة‏الوداع این قدرت را به معرض نمایش گذاشت. حج محل زنده کردن آثار رسول‏الله است "و لتعرف آثار رسول‏الله و تعرف اخباره و یذکر و لا ینسى" و حج محل تعلیم علوم اهل‏بیت و نشر آن به سراسر جهان "مع مافیه منالتفقه و فعل‏الاخبار الائمة الى کل صفغ و ناحیه" مى‏باشد.
    حضرت امام خمینى‏قدس سره احیاگر حج ابراهیمى درباره بعد فرهنگى حج فرمودند: حج کانون معارف الهى است. . . حج‏بسان قرآن است که همه از آن بهره‏مند مى‏گردند ولى اندیشمندان و غواصان و دردآشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاست‏هاى اجتماعى آن نترسند از صدف این دریاى گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیش‏تر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت ولى چه باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج‏بسان قرآن مهجور گردیده است و به همان اندازه‏اى که آن کتاب زندگى و کمال و جمال در حجاب‏هاى خود ساخته ما پنهان شده است و این گنجینه اسرار آفرینش در دل خروارها خاک کج‏فکرى‏هاى ما دفن و پنهان گردیده است. . . حج نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است; سرنوشتى که میلیون مسلمان هر سال به مکه مى‏روند و پاى جاى پاى پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر مى‏گذارند ولى هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمدصلى الله علیه وآله که بودند و چه کردند هدفشان چه بوده و از ما چه خواسته‏اند؟ (53)


    3. بعد اقتصادى حج
    حج‏با دارابودن بعد معنوى و عرفانى عمیق و گسترده، ابعاد دیگر آن خصوصا بعد اقتصادى و مادى آن مورد تردید واقع شده است‏به طورى که گفته‏اند مگر ممکن است چنین عبادت پر معنویت، همراه با بعد مادى و اقتصادى باشد، بلکه این مسائل را منافى با روح حج مى‏دانسته‏اند و این خاصیت‏یک سونگرى به حج است. همچنان که این توهم در زمان جاهلیت هم وجود داشته و خیال مى‏کردند معامله و تجارت و کسب و کار در ایام حج‏حرام و باعث‏بطلان آن مى‏گردد. (54) اما خداوند متعال براى مقابله با این طرز تفکر آیات متعددى را نازل نموده است که تعدادى از آن‏ها به شرح ذیل است: گناهى بر شما نیست که از فضل پروردگار خود (منافع اقتصادى در ایام حج) برخوردار شوید. (55) "لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم. "
    شکى نیست که مراد از فضل در آیه، فضل و بهره مادى است چون که مسائل معنوى جاى هیچ‏گونه تردیدى نبود تا بفرماید: "لیس علیکم جناح". . . همچنان‏که مراد از ابتغاء، ابتغاء، ابتغاء بعد از اتمام حج نیست، چون که معامله و تجارت بعد از اعمال حج جاى بحث و گفت‏وگو نبوده است، بلکه آنجا که محل کلام بود معامله و تجارت در اثناء عمل بود و آیه مبارکه هم در رد مراد این نوع تفکر با صراحت تمام فرمود: (هیچ‏گونه مانعى و اشکالى وجود ندارد که مردم از فضل خدا بهره‏مند گردند بلکه با توجه به معناى ابتغاء (56) مى‏توان در راه کسب آن اجتهاد و کوشش هم نمود و حتى با ملاحظه "من ربکم" مى‏توان به آن رنگ عبادت داد تا از مصادیق بارز آیه "رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله"، (57) به شمار آید. منتهى باید مواظب بود که تجارت در خلال حج ابتغاء من فضل‏الله باشد.
    مؤید دیگر بر اطلاق ابتغاء فضلا من ربکم بر امور مادى، نظایر این آیه در قرآن است که ابتغاء فضل‏الله بر امور مادى اطلاق شده است از جمله خداوند در سوره جمعه فرمود: هنگامى که نماز پایان گرفت‏شما آزادید در زمین پراکنده شوید و از فضل الهى طلب کنید. (58)
    "فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فی‏الارض و ابتغوا من فضل الله. "
    از سوى دیگر، این‏گونه یک سونگرى به حج در زمان ائمه‏علیهم السلام براى اصحاب ایجاد سؤال کرد که آیا تجارت و بهره‏مندى مادى در ایام حج ضررى به حج مى‏رساند یا نه، چنان‏که شخصى مثل معاویة‏بن عمار به امام صادق‏علیه السلام عرض کرد: مردى براى تجارت به طرف مکه حرکت مى‏کند یا شترى دارد که کرایه مى‏دهد آیا حجش ناقص است‏یا کامل؟ حضرت پاسخ فرمودند: حجش کامل و تمام است. (59)
    از جمله آیات دیگرى که دلالت‏بر بعد اقتصادى حج دارد، آیه شریفه ذیل مى‏باشد:
    "و اذن فی‏الناس بالحج. . . لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم‏الله. . . " (60) ترجمه آن گذشت. با توجه به تقابل دو جمله «لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم‏الله"، استظهار مى‏شود که حج دو بعد دارد، بعد عبادى و غیرعبادى. و قطعا یکى از مصادیق بارز منافع، منافع اقتصادى حج است که احتمالا به دلیل اهمیت این بعد یا جهت مقابله با تفکر جاهلى، مقدم بر بعد معنوى حج ذکر شده است.
    شاهد قطعى بر این‏که مراد از منافع، منافع اقتصادى هم هست تمسک امام‏رضاعلیه السلام به این آیه شریفه است که در ضمن بیان علل و فلسفه حج فرمود:
    منافع و آثار حج تمام اهل زمین از شرق و غرب و بر و بحر را فرا مى‏گیرد چه آن‏ها که حج‏به جا مى‏آورند و چه آن‏ها که به جا نمى‏آورند از تجار و کسبه و مساکین و حاجتمندان. . . براى همین منافع قرآن فرمود: "لیشهدوا منافع لهم" (61)
    توجیه دیگرى که مى‏شود براى تقدم بعد غیر عبادى بر عبادى در این آیه مبارکه ذکر کرد، جنبه روانى قضیه است که براى جذب مردم عادى به سوى خانه خدا، ابتدا روى منافع مادى تکیه نمود. و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى از آنجایى که انسان فطرت حب‏الذات دارد و منافع خودش را دوست دارد از این‏رو در همان اول فرمود "لیشهدوا منافع لهم". (62)
    از جمله آیات دیگر، آیه 2 از سوره مبارکه مائده مى‏باشد که خداوند متعال ضمن خطاب به مؤمنین فرمود: احترام آنهایى که به خاطر معاش و معادشان قصدخانه خدا را نموده‏اند نگه دارید. (63) یعنى این زائرین خانه خدا انسان‏هاى محترمى هستند نباید حریم آن‏ها حلال شمرده شود. علاوه بر این‏که لسان این آیه لسان مدح است و نیز بعد اقتصادى آن مقدم بر بعد عبادى "رضوانا" گردیده و از تقابل "فضلا من ربهم و رضوانا" به خوبى استفاده مى‏شود که مراد از «فضلا من ربهم‏» منافع اقتصادى مى‏باشد. شاهد قرآنى دیگر بر بعد اقتصادى حج، آیه‏اى از سوره مبارکه قصص است که خداوند متعال ضمن منت گذاشتن بر مشرکین، روى دو نعمت تاکید فرمود: یکى امنیت و دیگرى مواهب اقتصادى.
    آیا ما حرم امنى در اختیار آن‏ها قرار ندادیم که محصولات هر شهر و دیارى به سوى آن آورده شود ولى اکثر آن‏ها نمى‏دانند. (64)
    "اولم تمکن لهم حرما امنا یجبى الیه ثمرات کل شی‏ء رزقا من لدنا و لکن اکثرهم لایعلمون". عنایت در کلمات «کل شى‏ء» و «رزقا من لدنا» و فعل «یجبى‏» که دلالت‏بر استمرار دارد، اهمیت مطلب را دو چندان خواهد کرد. به علاوه، این دو نعمت متعلق به زمانى بود که آن‏ها مشرک بودند تا چه رسد به این‏که موحد شوند، اگر مردمى که در شهرها و آبادى‏ها زندگى دارند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین بر آن‏ها مى‏گشاییم. (65)
    "و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض".
    شاهد قرآنى دیگر آیه 28 از سوره توبه است:
    اى کسانى که ایمان آورده‏اید بدانید که مشرکین آلوده و ناپاکند بنابراین، پس از این سال نباید قدم به مسجدالحرام بگذارند و اگراز فقر مى‏ترسید به زودى خداوند شما را از فضلش، هرگاه بخواهد بى‏نیاز مى‏سازد خداوند دانا و حکیم است.
    از آنجایى که اهل مکه در انتظار سود و تجارت بودند ترسیدند که نکند به خاطر این منع، تجارت آن‏ها از رونق بیفتد و وضع اقتصادى آن‏ها خراب شود، از این‏رو خداوند در مقام دلدارى آنها وعده فرموده به زودى شما را از فضلش بى‏نیاز مى‏سازد.
    همچنان‏که تاریخ گواهى مى‏دهد که بزرگ‏ترین بازار از جمله بازار معروف عکاظ در موسم حج‏برپا مى‏شود. و احتمالا سوره قریش (66) را بتوان مؤید دیگر قرآنى بر این‏گونه بازار دانست.

     
    پى‏نوشت‏ها:
    1- «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون‏» ، ذاریات / 56
    2- آقا میرزا جواد ملکى تبریزى، المراتبات، قم، دارالمثقف المسلم، 1363، ص 197
    3- علامه محمدحسین طباطبایى، المیزان، ج 1، قم، منثورات جامعه مدرسین، بى‏تا، ص 298
    4- بقره /125
    5- حج /26
    6- طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 368 ; آلوسى بغدادى، روح‏المعانى، ج 17، بیروت، داراحیاء التراث العربى، بى‏تا، ص 143; فخرالدین رازى، تفسیر کبیر، ج 23، ص 26
    7- طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 368 و 367
    8- ان الشرک الظلم عظیم: لقمان /13
    9- حج /26
    10- و لیطوفوا بالبیت العتیق ثم محلها الى‏البیت العتیق. حج: /29، 33
    11- حج /37
    12- بقره/197
    13- آیة‏الله جوادى آملى، جرعه‏اى از بیکران زمزم، تهران، معاونت آموزش و تحقیقات بعثه مقام معظم رهبرى، 1371، ص 143
    14- حج /29
    15- لیقضوا تفثم لقاء الامام: عروسى حویزى، نورالثقلین، ج 3، قم، مؤسسه اسماعیلیان، بى‏تا، ص 493، محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 4، بیروت: داراحیاء التراث العربى، 1402 ق، ص 549 16- تمام الحج لقاء الامام، نورالثقلین، پیشین، ج 1، ص 183; مجلسى، پیشین، ج 96، ص 374; وسائل‏الشیعه، ج 14، ص 324 و 325; شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، (بیروت: دارصعب درالتعارف، 1401 ق) ، ص 345
    17- بقره /200
    18- مرحوم نراقى، جامع‏السعادات، ج 2، نجف، مطبعة النجف، 1383، ص 345
    19- انما المؤمنون الذین اذا ذکرالله و جلت قلوبهم، انفال/2
    20- انفال /2; بقره /198، 203; حج /28 و 34 و 36
    21- روح‏المعانى، پیشین، ج 17، ص 154
    22- حج /35
    23- علامه طباطبایى، پیشین، ج 14، ص 375
    24- بقره /127
    25- مائده /2
    26- الرضوان الرضا الکثیر و لما کاناعظم الرضا رضاالله تعالى خص لفظ فى القرآن بما کان من الله تعالى. مرحوم راغب اصفهانى، المفردات، بیروت، دارالمعرفه، بى‏تا
    27- توبه /72
    28- فهو شعبة من رضوانه، مجلسى، پیشین، ج 96، ص 29
    29- ابراهیم /37
    30- علامه طباطبایى، پیشین، ج 12، ص 77
    31- حج /26
    32- آل عمران /97
    33- مجلسى، پیشین، ج 96، ص 124
    34- محجة البیضاء، ج 2، ص 201; المراقبات، پیشین، ص 204; مجلسى، پیشین، ج 47، ص 16
    35- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 12
    36- آل عمران /97
    37- بقره /197
    38- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 10
    39- حضرت امام خمینى در این‏باره فرمود حاجى باید به جاى سوغات‏هاى مادى و فانى، دستاوردهاى باقى و ابدى براى دوستان سوغات آورند، همان مدرک، ص 11
    40- مفاتیح‏الجنان، قسمتى از مناجات تائبین خمسة عشر.
    41- من سوف الحج‏حتى یموت بعثه الله یوم القیمة یهودیا او نصرانیا، نورالثقلین، پیشین، ج 1، ص 374
    42- حجوا او اعتمرا - یصلح ایمانکم، بحار، ج 96، ص 25
    43- ابن سعبه، تحف العقول، بیروت: مؤسسة الاعلمى، 1394 ق، ص 30، ضمن خطبه حجة‏الوداع
    44- حج /27 و 28
    45- حج /27 و 28
    46- وسائل‏الشیعه، پیشین، ج 11، ص 14
    47- السیرة، ابن هشام، ج 1، بیروت، دارالفرقان، 1357 ق، ص 422
    48- فروع کافى، ج 4، ص 466
    49- لیشهدوا منافع لهم - حج /28; فیه آیات بینات - آل عمران /97
    50- آیة‏الله جوادى آملى، جرعه‏اى از بیکران زمزم، پیشین، ص 157
    51- نورالثقلین، پیشین، ج 2، ص 283
    52- توبه /124
    53- حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 72، 73
    54- مجمع‏البیان، ج 1، ص 295
    55- بقره /198
    56- ابتغاء: فقد خص بالاجتهاد فى الطلب - بغیت الشی‏ء اذا طلبت اکثر ما یجب و ابتغیت کذلک - مفردات راغب.
    57- نور /37 - مردان الهى کسانى هستند که نه تجارت آن‏ها را از یاد خدا باز مى‏دارد نه خرید و فروش
    58- جمعه /10; آل عمران/174; نحل /14; اسراء /12
    59- فروع کافى، ج 4، ص 275
    60- حج /27 و 28
    61- مجلسى، پیشین، ج 96، ص 32
    62- المیزان، ذیل آیه
    63- مائده /2
    64- قصص / 57
    65- اعراف /96
    66- لایلاف قریش ایلافهم رحلة الشتاء و. . .

     

    نویسنده: ناصر شکریان

    منبع: ام الکتاب (www.ommolketab.net)




    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    عاشورا در نظر دیگران
    جایگاه، عظمت و شگفتیهای قرآن
    قرآن و جلوه هاى عزّت و آزادگى در نهضت امام حسین علیه السلام
    قرآن در نگاه دیگران
    آزادی در قرآن
    زن (زن در آیینه جلال و جمال-2)
    مقاله 'معیارهای همسر نیکو از نگاه قرآن(2)'
    اشعار حافظ و آیات قرآنی مرتبط
    آشنایی اولیه با وهابیت-قسمت دوم
    [عناوین آرشیوشده]