S.R.A ( سه شنبه 87/9/19 :: ساعت 1:0 عصر)
ویژگی ها و صفات حاجی واقعی(2)
در مقاله حاضر نویسنده با استناد به آیات قرآن، ویژگی ها، و خصوصیات حج گزار واقعی را برشمرده و پیرامون ضرورت بیعت با امام زمان که ولی الله الاعظم و باطن کعبه و حج است سخن گفته است که اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.
...
رنگ خدایی گرفتن و تغییر مقصد
کسانی که بتوانند براساس آموزه های قرآنی و روایی به دقت در این دوره شرکت کنند و هیچ کلاس و درسی را فرو نگذارند می توانند امید داشته باشند که پس از بازگشت، انسانی دیگر شده اند و در مرتبه ای فراتر و برتر از دیگران نشسته اند؛ زیرا حج گزار واقعی در اثر دیدار با امام زمان خویش در مراسم حج و بهره مندی از او که جنب الله است می تواند امیدوار باشد که به خداوند تقرب جسته است و صبغه الهی یافته و رنگ و بوی خداوند را با خود به همراه دارد. بنابراین پس از بازگشت، دیگران به استقبال او می شتابند و به زیارت او می روند؛ زیرا مؤمن و حاجی واقعی که حج وی مقبول و سعیش مشکور است خود اکنون بسان کعبه ای است که زیارت او همانند زیارت خانه خداست و هر کسی در کنار وی می ایستد همانند آن است که در کنار خانه خدا بلکه فراتر ایستاده است؛ زیرا ارزش چنین حج گزاری که رنگ خدایی یافته است از آسمان و زمین و هستی برتر است و چگونه خانه، تنها با انتساب به خداوند ارزشمند شده و قابلیت زیارت می یابد و انسانی که به خدایی رسیده و رنگ و بوی او را یافته قابلیت دیدار و زیارت را نیابد و حتی از خانه خدا برتر نشود؟ تنها نگرانی از آن دسته حاجیانی است که همانند برخی از اعراب، بی هیچ قصد و نیت خودسازی و تقواپیشگی در مسیر حج اسلام گام برمی دارند، زیرا با این همه هزینه در مال و جان کردن و خطر خریدن، به جای بوستان و گلستان رب العالمین، ره به ترکستان می برند و به سیاحت زمین و خانه ای می روند اما صاحب خانه را ندیده (امام زمان(عج) که کعبه واقعی و قبله باطنی است) باز می گردند. یعنی این عده نمی توانند با امام زمان خویش عهد بیعت بسته و دیدار ولایت را تجدید نماید اما اگر این گونه نبود و حاجی خودساخته شد و بازگشت او را در آسمان چنان جایگاهی است که همگان بر آن غبطه می خورند. حج گزار واقعی با دیدار امام زمان خویش، حج واقعی را انجام داده و حج خویش را به اتمام رسانده است؛ زیرا اکمال دین و اتمام نعمت به ولایت است، «تمام الحج لقاء الامام» (کافی، ج 4، ص 549؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 254؛ بحارالانوار، ج 96، ص. 374) که به بیعت ولایت و عهد انجام می شود.
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود
حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست.
اگر امام زمان (عج) قبله واقعی و کعبه باطنی نبود امام زمان (عج) پشت به کعبه مردم را ندا نمی داد؛ زیرا با این کار خویش بیان می دارد که کعبه، مقصود و مقصد واقعی اش، همان امام زمان (عج) است. بنابر این می بایست قصد امام زمان (عج) خویش را داشته باشد نه کعبه ای که خاک و سنگی بیش نیست. اگر کسی قصد امام زمان خویش کرد، حاجی واقعی است نه کسی که کعبه را مقصود خود دانست.
روزی که برفتند رفیقان پی هر کار
زاهد به سوی مسجد شد و من جانب دلدار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
مهدی (عج) روح حج و رمز تمامیت آن است. امام باقر می فرماید: «تمام الحج لقاء الامام؛ تمامیت حج در گرو دیدار با امام است.» امام صادق (ع) نیز می فرماید: «هنگامی که یکی از شما حج به جا می آورد، آن را به دیدار ما ختم کند؛ زیرا آن از تمامیت حج است.» (بحار الانوار، ج 96، ص 374) حج با یاد او «طواف دل» و بی یاد او «طواف گل» است.
امام صادق (ع) می فرماید: «یفقد الناس اما مهم یشهد الموسم فیراهم ولایرونه؛ مردم امام خود را نیابند. او در موسم حج شاهد ایشان است و آنان را می بیند، اما آنان او را نمی بینند» (کافی، ج 1، ص 337؛ کمال الدین، ج 2، 23)
مکه بی حضور مهدی (عج) بازار عکاظی بیش نیست و کعبه بی عطر حضور او بتکده ای را می ماند که تولیت آن را می توان در یک شب نشینی مستانه در ازای مشکی شراب معاوضه کرد. (اشاره به داستان «ابوغبشان» کلیددار کعبه، که سرقفلی تولیت کعبه را در شب نشینی مستانه طائف به دو مشک شراب فروخت. ر. ک: تفسیر المیزان، ج 3، ص. 362)
محمد بن عثمان عمری، نایب دوم امام زمان می گوید: «به خدا سوگند! صاحب این امر هر ساله در موسم حج حضور می یابد و مردم را می بیند و می شناسد، و مردم او را می بینند ولی نمی شناسند.» (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 520؛ کمال الدین، ج 2، ص. 440)
بنابر این هر حج گزار واقعی می بایست پیش از آن که قصد کعبه کند قصد باطن کعبه و حقیقت آن یعنی امام زمان خویش کند و به دیدار او بشتابد. از این رو حج بر هر انسانی یک بار به عنوان حجه الاسلام واجب شده است که انسان به دیدار امام زمان خویش برود و از او دین را بیاموزد و با او بیعت اطاعت و ولایت کند. که شهادت آیه تبلیغ (سوره مائده آیه 63). نیز بدون حضور امام معصوم، نه تنها حج که تمامی رسالت رسول، ابتر است. از آیه أذن فی الناس یالحج یاتوک رجالا (سوره حج آیه 27). هم با توجه به تفاوت «یأتوک» به جای «یاتونا» استفاده می شود که مردم هر زمان در پاسخ به ندای ابراهیم (ع) باید به سوی امام و ولی زمان خود بروند. با توجه به این ها و غیر اینها است که می توان گفت: در عرفاتی که امام نباشد معرفتی نیست. در مشعری که امام نباشد شعوری نیست، در منایی که امام نباشد، شیطانی رمی نمی شود و اگر در کنار زمزم، امام نباشد، آبی نیست که سراب است.
آیت الله جوادی آملی در این باره می نویسد. «اساس و روح حج چیز دیگری است. حضرت امام باقر (ع) که مظهر علم ذات اقدس اله و باقر علوم الاولین و الاخرین است، وقتی به مکه مشرف شد، دید مردمی کنار کعبه طواف می کنند، فرمود: «هکذا کانوا یطوفون فی الجاهلیه». در جاهلیت نیز این چنین اشواط سبعه داشتند و دور این کعبه می گشتند و اسلام نیامده است تا همان سنت جاهلی را ادامه دهد: «انما أمروا أن یطفوا بها ثم ینفروا الینا فیعلمونا بولایتهم و مودتهم و یعرضوا علینا نصرتهم»، ثم قرأ قوله سبحانه و تعالی: «فاجعل أفئده من الناس تهوی الیهم» فرمود: دور این سنگ های بی اثر گشتن در جاهلیت نیز رایج بود. (کافی. 392. 1) این تعبیر که «احجار کعبه سود و زیانی نمی رساند» به طور مکرر در بیانات اهل بیت (ع) آمده است تا زایران کعبه بدانند که در کنار «کعبه گل»، آن «کعبه دل» که اصل ولایت و رهبری است، محفوظ است.
در کتاب قیم نهج البلاغه آمده است که «ألا ترون ان الله سبحانه و تعالی اختبر الاولین من لدن آدم الی الاخرین من هذا العالم با حجار لاتضرولا تنفع و لا تبصر و لاتسمع فجعلها بیته احرام الذی جعله للناس قیاماً.» خداوند با این سنگ ها، که تقرب و تبعد آن ها را سود و زیانی نیست مردم را امتحان کرده است. بوسیدن احجار کعبه برای آن نیست که این حجر سود وزیانی دارد. حضرت امام باقر (ع) فرمود: مردم موظف اند که اطراف این سنگ ها بگردند اما بعد از طواف، به بارگاه ولای ما بار یابند و مودت و نصرت و آمادگی خود و «حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر» را بر ما عرضه کنند، آنگاه حضرت این آیه کریمه را قرائت فرمود»: فاجعل أفئده من الناس تهوی الیهم». یعنی پروردگارا! دل های گروهی از مردم را به فرزندان من مشتاق کن.
این آیه در قبال سوره کریمه حج، دو پیام دارد یعنی مردم که از نقاط دور و نزدیک به حرم خدا مشرف می شوند، موظف اند دو کار را انجام دهند: اول اینکه با بدن، دور آن سنگ هایی که «لاتضر و لاتنفع» است. بگردند و دوم اینکه با جان، گرد حرم ولای اهل بیت و رهبری علی و اولاد او (ع) طواف کنند. خدای سبحان پیام اول را که با ابدان مردم کار دارد به عهده ابراهیم خلیل(ص) گذاشته و فرمود: تو اعلان کن، مردم می آیند: «و اذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق.» اما وقتی مردم با جان بیایند تا ولای خود را با اهل بیت(ع) عرضه کنند و آمادگی خود را برای فداکاری و نثار جان و ایثار مال ارائه دهند، «حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر» محقق می شود که ابراهیم خلیل(ص) آن کار را از خدای سبحان چنین درخواست نمود، فرمود: پروردگارا! تسخیر دل های مردم که به اطراف کعبه دل بگردند، به عهده تو است.
حضرت امام باقر(ع) فرمود: این طواف صوری بی روح، در جاهلیت نیزبود، اشواط سبعه و قربانی، سابقه داشت: اما اسلام آمد تا به مردم بگوید گذشته از طواف کنار کعبه سنگ و گلی که «لاتضر و لاتنفع»، آمدن به حضور امام و عرض نصرت کردن، متمم حج است.
طبق بیان نورانی حضرت امام باقر(ع) حجی که رهبری در آن حضور و ظهور ندارد، ناقص است: «من تمام الحج لقاءالامام». البته این شامل همه عبادات بوده واختصاصی به حج ندارد و به عنوان تمثیل است، نه تعیین؛ یعنی نه تنها «من تمام الحج لقاءالامام»، بلکه «من تمام الصلاه لقاء الامام»، همچنین «من تمام الصیام لقاء الامام»، چه اینکه «من تمام الزکاه لقاء الامام» و در پایان حدیث «بنی الاسلام علی خمسه اشیاء: علی الصلاه و الزکاه و الحج و الصوم والولایه»، سخن از «ولایت» است که با کلمه «والی» از آن تعبیر شده: «و الواهی هو الدلیل علیهن.»
این سخن حضرت امام باقر(ع) که: «من تمام الحج لقاء الامام»، از آیه کریمه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» که در حجه الوداع نازل شده، الهام و مدد گرفته است.
خداوند سبحان، اسلام همراه با ولایت و رهبری را برای ما پسندیده است. دین خداپسند، دینی است که با «کمال نعمت» و «تمام ولایت» آمیخته باشد پس نه تنها «من تمام الحج لقاءالامام»، بلکه «من تمام الاسلام لقاء الامام» است.
امامت، باطن کعبه
خداوند برای این که مردم را به سوی حقیقت کعبه توجه دهد، با ایجاد شرایط ولادت محور ولایت، امیرمومنان علی(ع) در خانه خدا این پیام را به جهانیان ابلاغ عینی و محسوس کرد که باطن خانه کعبه چیزی جز ولایت عظما و خلافت کبرا نیست. بر این اساس هر کسی اگر غیر از ولی الله اعظم را قصد کند ره به ترکستان برده است. او همانند ابلیسی است که به جای آن که اطاعت امر الهی نماید و سجده بر ولی الله (آدم) کند بر هوای نفس و کبر خود سجده برده است. کسی که کعبه را قصد کند و باطن آن یعنی ولی الله اعظم را مقصد و مقصود خود قرار ندهد چون ابلیس، به هیچ سجده برده و اطاعت حق را فروگذار نموده است. ابلیس کسی است که حاضر به سجده بر نوری نشد که به حکم نفخت در کالبد آدم دمیده شده است و این همان روح اعظم الهی است که پیامبر(ص) وجان وی (انفسنا) امیرمومنان معنای باطنی آن است، زیرا اسمای الهی که به صورت تعلیمی به آدم داده شده، همان انوار ولایت است. بر این اساس هر کسی ولایت را نپذیرد و به قصد کعبه ولایت عزیمت نکند از مقصد دورافتاده است.
این ها خصوصیات و ویژگی های یک حج گزار واقعی است که به اجمال بیان شد و خصوصیات دیگری نیز در هر یک از این کلیات وجود دارد که آیات و روایات بدان پرداخته ولی مجال بیان همه آن ها نیست.
نویسنده: علیرضا حیدری