سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کهکشان قرآن
  • S.R.A ( سه شنبه 87/5/29 :: ساعت 1:2 عصر)

    نگاهی به علم انگشت نگاری (2)


    این مقاله با نگاهی به علم انگشت‌نگاری از منظر تاریخی و علمی به بررسی برخی از ادله شرعی اسلامی به ویژه آیات قرآن کریم در مورد اثر انگشت می‌پردازد.

    .....

    بند پنچم: تأثیر توارث در خطوط انگشتان گاهی اوقات ادعا می‌شود که نقوش خطوط انگشتان یک فرد ممکن است با تمام جزئیات آن به اولاد او منتقل شود و حتی با این وسیله می‌توان رابطه پدری را ثابت نمود. اما این عقاید با یکی از اصول اساسی انگشت‌نگاری مبنی بر فردی و انحصاری بودن نقوش سرانگشت است، مغایرت دارد . "گالتون" در تحقیقات خود راجع به موضوع تأثیر وراثت در اثر انگشت به این نتیجه رسید که نقوش سرانگشت توارثی نیستند. همچنین بعد از گالتون نیز چند دانشمند دیگر این موضوع را مورد مطالعه قرار دادند. فی‌المثل "فورژو" (درسال 1792) در خانواده‌های مختلفی که ازدواج بین آن‌ها رایج بود مطالعه کرده و تا سه نسل هم جلو رفت و نشان داد که آثار انگشت آن‌ها توارثی نبوده است. "سینت" نیز پس از آزمایش‌های متعدد در خانواده‌های مختلف تا نسل پنچم، به همان نتایج "فورژو" دست یافت. البته "سویدالی" در سال 1907 ادعا نمود که آثار انگشتان مختصر ارتباطی با توارث دارند. اما بعد از "سویدالی" نیز چند دانشمند دیگر همچون "هلوگ" و "هارستر" همان عقیده قبلی را که بر طبق آن نقوش سرانگشتان توارثی نیستند، تأیید نمودند . آنچه که مسلم است این است که خطوط برجسته سرانگشتان تحت تأثیر عوامل وراثتی شکل می‌گیرند، ولی هنوز ژن‌های مؤثر در این زمینه شناخته نشده‌اند. قطعاً هر قدر درجه قرابت اشخاص نسبت به هم بیشتر باشد، میزان درصد شباهت ظاهری شکل نقوش سرانگشتان آن‌ها بیشتر است . اما به هر حال تمام محققین اتفاق نظر دارند که برابری و یکسانی اثر انگشت بین خویشاوندان نسبی به هیچ وجه دیده نشده است. بنابراین باید گفت هویت پدری را از روی آثار انگشت پسر او نمی توان تشخیص داده و ثابت نمود .

    بند ششم: نکات مهم در مورد خطوط پوستی روی انگشتان در رابطه با خطوط پوستی، نکات زیر قابل توجه است : 1.امروزه ثابت شده که شیارها و خطوط پوستی، علاوه بر سرانگشتان شامل خطوط برجسته بندهای دوم و سوم انگشتان و کف دست و پا - یعنی تمام خطوط پوستی - نیز می‌گردد. 2.سوختگی‌ها و جراحات پوست سرانگشتان، در صورتی که سطحی باشند روی شکل خطوط پوستی تأثیری نمی‌گذارند و پس از التیام زخم، خطوط مذکور بدون تغییر و مانند سابق در محل ظاهر می‌گردند. 3.چنانچه آسیب‌های ناشی از جراحات یا سوختگی‌ها عمقی باشند و پاپی‌های لایه زیرین پوست که در به وجود آوردن خطوط پوستی نقش مؤثری دارند آسیب ببینند، معمولاً محل زخم پس از بهبودی با سایر قسمت‌های پوست دست متفاوت می‌شود و اصولاً در این قبیل موارد خطوط پوستی دیگر مانند سابق بازسازی و ظاهر نمی‌شوند. 4.برخی از مجرمان سابقه‌دار برای کتمان هویّت و سوابق سوء پیشین خویش، به فکر ایجاد تغییراتی در پوست سرانگشتان خود افتاده و به این منظور به کمک یک جراح، پوست سرانگشتان خود را برداشته و پوست سایر قسمت‌های بدن (پهلوها) را به جای آن پیوند می‌زدند. البته از آنجایی که پوست جدید فاقد خطوط برجسته بوده و آثار جراحی روی سرانگشتان و نیز در محل برداشتن پوست روی بدن باقی می‌ماند، لذا پلیس به حیله آن‌ها پی می‌برد. امروزه دیگر چنین مواردی مشاهده نمی‌شود. 5.برخی ازبیماری‌های پوستی روی خطوط پوستی بی‌تأثیر هستند. ولی بیماری "سفلیس عصبی" تأثیر سوء موقتی دارد. بیماری‌های "اِسکِلرودرمی" و "سپوریازیس" تأثیر سوء دائمی بر خطوط پوستی دارند که انگشت‌نگاری این قبیل اشخاص را با مشکل مواجه می‌سازد. 6.برخی مشاغل همچون بنایی و سیمان‌کاری یا تماس مستقیم دست با مواد شیمیایی سوزاننده (اسیدها و بازها) باعث صافی نسبی خطوط و ایجاد مشکل در امر انگشت‌نگاری می‌شود. در صورت خودداری این قبیل افراد از کارهای مذکور و معالجات ابتدایی همچون ماساژ سرانگشتان با گلیسرین یا روغن زیتون، خطوط برجسته ترمیم شده و به حالت اول بر می‌گردند. 7.تعداد خطوطی که در دوران کودکی مثلاً در طول یک سانتی‌متر وجود داشته، به مراتب بیشتر از تعداد خطوطی است که در دوران کهولت در همان واحد طولی وجود دارد. این مسئله می‌تواند به تعیین سن صاحب اثر انگشت کمک کند. 8.در مورد این سؤال که بین گروه خونی افراد و شکل نقوش سرانگشت آن‌ها رابطه معناداری وجود دارد یا خیر، مطالعاتی انجام شده، ولی هنوز نتیجه مشخصی در جهت رد یا اثبات موضوع به دست نیامده است.

    بند هفتم: طرح‌های اصلی خطوط سرانگشتان تفسیر طرح انگشت‌نگاری، از تجزیه و تحلیل شکل، نما و یا فرم کلی که از تماس برجستگی‌های به جای مانده انجام می‌گیرد، سه طرح عمده "آرک‌ها"، "لوپ‌ها" و "ورل‌ها" را شامل می‌شود. 1.آرک‌ها: به دو نوع ساده و خیمه‌ای تقسیم می‌شوند. در آرک‌های ساده برجستگی‌های اثرانگشت، از سویی به سوی دیگر، با یک خیز یا موجی در مرکز، بدون پیچش تند رو به بالا و بدون پیچش یا زاویه رو به عقب جریان می‌یابد. آرک‌های خیمه‌ای نیز آرک‌های ساده هستند با این تفاوت که برجستگی‌های داخل هسته (که عبارت از مرکز تقریبی طرح است) تشکیل یک زاویه را می‌دهند یا این‌که با یک یا دو برجستگی در هسته، خیز تندی را تشکیل می‌دهند یا این‌که با داشتن دو ویژگی اصلی به طرح لوپ شبیه می‌شوند ولی فاقد یکی دیگر از ویژگی‌های اصلی لوپ هستند . 2.لوپ‌ها: نوعی طرح اثر انگشت هستند که در آن یک یا چند برجستگی، وارد دو طرف اثر می‌شوند، دوباره انحناء می‌یابند، به خط فرضی که از دلتا به هسته کشیده می‌شود برخورد می‌کنند و یا از آن گذر می‌کنند و به همان طرف دیگر که خط یا خطوط از آن وارد شده، ختم می‌شوند. لوپ‌ها سه ویژگی اصلی دارند: باید با انحناء یا خمیدگی کافی به عقب رفته و ادامه آن نیز به سمت دلتا (نقطه‌ای در اولین انشعاب) تا نقطه خط فرضی کشیده شده باشد؛همچنین یک دلتا و حداقل یک برجستگی داشته باشد. لوپ‌ها به نوع اولنار (زیرین) و رادیان (زبرین) تقسیم می‌شوند. لوپ‌های اولنار طرح‌هایی هستند که درآن‌ها لوپ‌ها در جهت انگشتان کوچک جریان می‌یابند. اما لوپ‌های رادیان طرح‌هایی هستند که در آن‌ها لوپ‌ها به سمت انگشتان شست جریان پیدا می‌کنند . 3.وُرل‌ها: طرح‌هایی هستند که در آن‌ها خطوط برجسته به صورت دایره‌ها یا مارپیچ‌های متحدالمرکز و یا اشکال هندسی دیگری شبیه این اشکال دیده می‌شوند. ورل‌ها به انواع ورل‌های ساده، لوپ‌های کیسه‌ای مرکزی، لوپ‌های دوتایی و اَکسیدنتال (عَرضه) تقسیم می‌شوند. ورل ساده دارای دو دلتا و حداقل یک خط برجسته است که مجموعاً مدار کاملی را تشکیل می‌دهند و شکل آن ممکن است مارپیچی، بیضی یا گونه‌ای از اشکال دایره‌ای باشد. چنانچه یک خط فرضی بین دو دلتا رسم شود، باید حداقل با یکی از خطوط برجسته داخل طرح تماس یابد و آن را قطع کند. لوپ کیسه‌ای مرکزی نیز از یک یا چند برجستگی دورانی با یک مانع که با خط درونی جریان خطوط مرکب از دو دلتا، یک زاویه 190 درجه ایجاد می‌کند، تشکیل شده است. در بین دو دلتا خط فرضی با برجستگی دورانی در داخل طرح، تماسی نداشته یا آن را قطع نمی‌کند. اما لوپ دوتایی از ترکیب دو لوپ مجزا با دو مجموعه مشخص و مجزا از نشانه‌ها و دو دلتا تشکیل می‌شود. ورل اکسیدنتال (عرضی) نیز طرحی است با دو یا چند دلتا و تلفیقی از دو یا چند نوع طرح مختلف به استثنای آرک ساده. علاوه بر این، این طبقه‌بندی طرح‌های غیر معمول و غریبی را هم که ممکن است در هیچ کدام از تعاریف و دسته‌بندی‌ها قرار نگیرند در بر می‌گیرد .

    بند هشتم: چگونگی به دست آمدن اثر انگشت آثار انگشت به دو گونه به دست می‌آید : اول: از طریق انگشت‌نگاری قضایی (ده انگشتی). این روش به مواردی اطلاق می‌گردد که از تمامی انگشتان دست‌های شخص مورد نظر (زنده یا مرده) به طریق فنی انگشت‌نگاری به عمل آید. دوم: از طریق تماس سطح انگشتان مجرمان با اشیاء و وسایل (دلایل و مدارک) موجود در صحنه جرم. این قبیل آثار که ندانسته یا ناخواسته برجای می‌مانند اصطلاحاً آثار انگشت جنایی نامیده می‌شوند و اغلب اوقات، ناقص و بعضاً نامرئی هستند که در این صورت، ابتدا باید آن‌ها را ظاهر کرده و سپس ضبط نمود و نهایتاً مورد استفاده قرار داد. آثار انگشت جنایی گاهی اوقات ممکن است مربوط به کف دست یا کف پای برهنه باشند. ضمناً، آثار انگشتی را که بعضاً به جای امضاء ذیل اسناد و مدارک می‌زنند و بعداً مورد انکار یا اختلاف واقع می‌شود، می‌توان جزء این دسته از آثار انگشت به حساب آورد. بند نهم: انواع آثار انگشت در صحنه جرم (انواع آثار انگشت جنایی) آثار انگشت مکشوفه در صحنه جرم به سه دسته مرئی (آشکار)، پلاستیکی (نرم) و نامرئی (پنهان) طبقه‌بندی می‌شوند. آثار انگشت مرئی آن‌هایی هستند که به آسانی دیده می‌شوندو از تماس خطوط برجسته دست و پا با سطوح اشیایی که بر روی آن‌ها موادی مانند خون، رنگ یا انواع کثافات وجود دارد، ایجاد می‌شوند. آثاری که روی رنگ نرم، بتونه یا مو باقی می‌مانند از جمله آثار پلاستیکی هستند. آثار نامرئی آن‌هایی هستند که از تراوشات طبیعی بدن مانند عرق، چربی‌ها و اسیدهای مترشحه از غدد چربی اطراف گوش، بینی و گردن شخص و به وسیله انگشتان منتقل می‌شوند. آثار نامرئی ممکن است با چشم غیر مسلح دیده نشوند و یا این‌که تنها با استفاده از انواع نورها، بزرگ‌نمایی یا معاینه دقیق شیء از چندین زاویه، قابل رویت شوند. در حالی‌که اثرهای انگشت پلاستیکی، مرئی و یا منتقله از منبع کثافات، به سهولت قابل رویت بوده و بنابراین روش انگشت‌نگاری آن‌ها با روش انگشت‌نگاری آثاری که به معنای واقعی نامرئی هستند کاملاً متفاوت است. بعضی از مأموران تحقیق از هر سه مورد این آثار به عنوان آثار نامرئی یاد می‌کنند .

     

     

    گفتار سوم: اثر انگشت از دیدگاه اسلام

    دین اسلام عقلایی‌ترین و منطقی‌ترین دین است به طوری که قواعد آن همواره منطبق با عقل است و همان‌طور که فیلسوف کبیر "حاج ملا هادی سبزواری" در رساله "هدایة الطالبین" گفته است: "عقل و شرع از یکدیگر ناگزیرند که عقل اُسّ و اساس است و شرع بنای بر آن و بنا را بنیاد نیست بی‌اساس و اساس سودمند نیست بی‌بنا. " حکیم بزرگ اسلام ابن‌سینا در رساله "معراجیه" روایتی را از پیامبر اسلام (ص) نقل می‌کند که گویای ارج والای تفکر در نگرش دینی است: "ای علی، در مسابقه تقرب به خداوند، اگر بر مرکب علم و دانایی و اندیشه سوار شوی از هر کس دیگری، حتی آنان که با نماز و روزه به سوی خدا می‌شتابند، پیشی می‌گیری و به قرب خداوند نایل می‌شوی. " نگاهی اجمالی به کثرت استعمال مشتقات کلماتی مانند فقه، علم، تدبّر و تفکّر در قرآن کریم که به دانایی و خردوزری اشاره دارد، گویای اهمیت علم در نگرش قرآنی است. فی‌المثل خداوند متعال در آیه 28 سوره فاطر می‌فرماید: "از بندگان خدا تنها دانایان هستند که از او می‌ترسند." در علم اصول فقه قاعده‌ای تحت عنوان "تلازم" یا "ملازمه" وجود دارد که بر طبق آن "کُلُّما حکم بِه العقل حکم بِه الشّرع و کُلُّما حکم بِه الشّرع حکم به العقل." یعنی: هر چیزی را که عقل به آن حکم کند شرع نیز به آن حکم می‌کند و هر چیزی را که شرع به آن حکم کند، عقل نیز به آن حکم می‌کند . در مورد قاعده فوق، اثر انگشت یک مصداق بسیار عالی است، زیرا این بحث در آیات قرآن وجود دارد و همین امر نیز دلیلی متقن بر اعجاز قرآن است. حتی باید گفت در برخی از اخبار و روایات نیز در مورد اثر انگشت اشاراتی می‌توان یافت.

    بند اول: اثر انگشت در آیات قرآن کریم بحث اثر انگشت به طور ضمنی در آیه 3 و 4 سوره قیامت مورد اشاره قرار گرفته است. خداوند متعال در این دو آیه می‌فرماید: " اَیَحْسبُ اْلاِنْسانُ اَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ. بَلی قادِرینَ عَلی أَنْ نُسَوَّیَ بَنانَهُ" یعنی: ‌آیا انسان گمان می‌برد استخوان‌های او را پس از مردن و متلاشی شدن جمع‌آوری نخواهیم کرد؟ آری ما قادریم که حتی انگشتان (خطوط سرانگشتان) او را دوباره به صورت اول، موزون و مرتب کنیم. در مورد شأن نزول آیات فوق در "تفسیر نمونه" چنین می‌خوانیم: "در روایتی آمده است که یکی از مشرکان که در همسایگی پیامبر(ص) زندگی می‌کرد به نام علی بن ابی ربیعه، خدمت حضرت(ص) آمد و از روز قیامت سوال کرد که چگونه است؟ و کی خواهد بود؟ سپس افزود: اگر آن روز را من با چشم خود ببینم، باز تو را تصدیق نمی‌کنم و به تو ایمان نمی‌آورم. آیا ممکن است خداوند این استخوان‌ها را جمع‌آوری کند! این باور کردنی نیست. این‌جا بود که آیات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و لذا پیغمبر درباره این مرد لجوج معاند فرمود: اللّهُم اکِفنی شرّجاری السّوء. یعنی: خداوندا شر این همسایه بد را از من دورکن. [این روایت را "مراغی" و همچنین "روح المعانی" و "تفسیر صافی" با مختصر تفاوتی نقل کرده‌اند] نظیر این معنی در آیات دیگر قرآن نیز به چشم می‌خورد از جمله در آیه 78 سوره یس می‌خوانیم: یکی از منکران معاد قطعه استخوان پوسیده‌ای را به دست گرفته بود و به پیامبر می‌گفت: من یحیی العِظام و هِی رمیم. یعنی: چه کسی این استخوان‌ها را زنده می‌کند در حالی‌که پوسیده است ؟" "علامه طباطبایی" در کتاب "المیزان فی تفسیر القرآن" در مورد آیه 3 و 4 سوره قیامت می‌نویسد: "کلمه "حسبان" که مصدر فعل "یحسب" است به معنای ظن (پندار) است و اگر استخوان را به صیغه جمع‌آورده و فرمود: انسان گمان کرده ما استخوان‌هایش را جمع نمی‌کنیم. برای آن است که کنایه باشد از زنده کردن همه مردگان و استفهام موجود در این آیه توبیخی است و معنای آیه روشن است. جمله "قادرین" نیز حال از مفعول مدخول "بلی" است. کلمه بنان به معنای اطراف انگشتان و به قول برخی از مفسران [تفسیر قرطبی، ج 19، ص94] خود انگشتان است و عبارت "تسویه بنان" صورت‌گری آن به همین صورت است که می‌بینیم. پس معنای آیه این است که آری استخوان‌ها را جمع می‌کنیم، در حالی‌که قادریم حتی انگشتان او را به همان صورتی که بر حسب خلقت اول بود، دوباره صورت‌گری کنیم. و اگر (خداوند) از بین اعضای بدن خصوص انگشتان را ذکر کرده - شاید - برای این باشد که به خلقت عجیب آن که به صورت‌های مختلف و خصوصیات ترکیب و عدد درآمده و همچنین فواید بسیاری که به شمار نمی‌آیند و بر آن مترتب می‌شود، اشاره کند. ]انگشتان[ می‌دهند، می‌ستانند، قبض و بسط می‌کنند و سایر حرکات لطیف و اعمال دقیق دارند که با آن‌ها انسان از سایر حیوانات ممتاز می‌شود. به علاوه [انگشتان] دارای اشکال گوناگون و خطوطی هستند که به طور دائم اسرارشان برای انسان‌ها کشف می‌شوند. " در "تفسیر نمونه" نیز در موردآیه فوق چنین آمده است: "تعبیر به "یحسب" (از ماده "حسبان" به معنی گمان) اشاره به این است که منکران [معاد] هرگز به گفته خود ایمان نداشتند، بلکه تنها بر پندار و گمان‌های واهی و بی‌اساس تکیه می‌کردند. اما این‌که چرا مخصوصاً روی استخوان‌ها تکیه شده است به این دلیل است که اولاً: دوام استخوان بیش از سایر اعضاء می‌باشد و لذا هنگامی که بپوسد و خاک شود و ذرات غبارش پراکنده گردد، امید بازگشت آن در نظر افراد سطحی کمتر است؛ ثانیاً: استخوان مهمترین رکن بدن انسان می‌باشد، زیرا ستون‌های بدن را استخوان‌ها تشکیل می‌دهند و تمام حرکات و جابجای و فعالیت‌های مهم بدن به وسیله استخوان‌ها انجام می‌گیرد. کثرت و تنوع و اشکال و اندازه‌های مختلف استخوان‌ها در بدن انسان از عجایب خلقت خداوند محسوب می‌شود و ارزش یک مهره کوچک پشت انسان هنگامی ظاهر می‌شود که از کار بیفتد و می‌بینیم که تمام بدن را فلج می‌کند. [اما] "بنان" در لغت هم به معنی انگشتان آمده و هم به معنی "سرانگشتان" و در هر دو صورت اشاره به این نکته است که نه تنها خداوند استخوان‌ها را جمع‌آوری می‌کند و به حال اول باز می‌گرداند بلکه استخوان‌های کوچک و ظریف و دقیق انگشتان را نیز در جای خود قرار می‌دهد و از آن بالاتر، خداوند حتی سرانگشتان را به طور موزون، به صورت نخست باز می‌گرداند این تعبیر می‌تواند اشاره لطیفی به خطوط سرانگشت انسان‌ها باشد. می‌گویند کمتر انسانی در روی زمین پیدا می‌شود که خطوط سرانگشت او با شخص دیگری یکسان باشد؛ یا به تعییر دیگر، خطوط ظریف و پیچیده‌ای که بر سرانگشتان هر انسانی وجود دارد، معرّف شخص او است و لذا در عصر ما مسأله انگشت‌نگاری به صورت علمی در آمده و به وسیله آن بسیاری از مجرمان شناسایی شده و جرایم کشف گردیده است. همین قدر کافی است که مثلاً سارق هنگامی که وارد اتاق یا منزلی می‌شود، دست خود را بر دستگیره در یا شیشه اتاق یا قفل یا صندوق بگذارد و اثر خطوط انگشتان او روی آن‌ها بماند. در این‌جا فوراً از آن [اثر انگشت] نمونه‌برداری کرده و با سوابقی که از سارقان و مجرمان دارند مطابقت نموده و مجرم را پیدا می‌کنند ." "زمخشری" مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر "کشّاف" می‌نویسد:"مراد از "تسویه بنان" این است که خداوند انگشتان دست‌ها و پاها را شیء واحد می‌کند، بدون این‌که از هم جدا باشند همان‌طور که دست و پای شتر و الاغ را چنین کرد. آن وقت دیگر انسان نمی‌تواند کارهای گوناگونی را که با داشتن انگشتان انجام می‌داده انجام دهد ." البته این تفسیر چندان مورد قبول قرار نگرفته است. "طنطاوی" مفسر مشهور مصری در تفسیر آیه 3 و 4 سوره قیامت می‌نویسد: "وقتی از یک دانشمند آلمانی در مورد علت تشرف وی به دین اسلام سؤال شد، اظهار داشت که منحصر به فرد بودن نقوش سرانگشتان هر کس و تفاوت آن با اشخاص دیگر از کشفیات علمی قرن 19 است. ولی قرآن کریم 12 قرن پیش، که دانشمندان اروپایی در این مورد اطلاعاتی نداشتند - چه رسد به اعراب دوران جاهلیت - به این واقعیت اشاره کرده است. پس به طور یقین، قرآن کلام خداست و نه کلام بشر و همین امر موجب ایمان من به اعجاز قرآن و تشرف به دین اسلام گردید. "

    بند دوم: اثر انگشت در اخبار و روایات صدر اسلام در برخی از اخبار و روایات صدر اسلام اشاراتی در مورد اثر انگشت وجود دارد که در این‌جا دو نمونه بیان می‌شود: 1-جابربن عبدالله انصاری (که یکی از راویان معروف اخبار و احادیث است) در مورد شناسایی جسد پدرش (عبدالله) که در جنگ احد شهید شد، می‌فرماید: "ما عرفته اِلّا بِبنانه" یعنی: نتوانستم او را بشناسم، مگر از روی سرانگشتانش . 2-در "صحیح بخاری" (که جزء کتب "صِحاح سِتّه" اهل سنت محسوب می‌شود) در مورد قول خداوند متعال که فرموده است: "من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوا ..."، در حدیث مفصلی راجع به برادر "ربیع" آمده است: "کسی نتوانست شخص کشته و مُثله شده را بشناسد، مگر خواهرش از روی سرانگشتان او ."

    نتیجه‌گیری پلیس علمی یا کشف علمی جرایم یکی از شاخه‌های علوم جرم‌یابی (علوم جنایی تجربی اثباتی) محسوب می‌شود. انگشت‌نگاری نیز یکی از اجزاء مهم پلیس علمی است. از زمان‌های دور در کشورهای مختلف دنیا به خصوص چین باستان، به اثر انگشت توجه خاصی می‌شده است. اما دوران انگشت‌نگاری علمی در نیمه دوم قرن هفدهم میلادی و هم‌زمان با تحقیقات "دکتر گریو" و "دکتر مارلپیگی" آغاز شد. مؤسس علم انگشت‌نگاری به عقیده اکثر صاحب نظران "سر ویلیام هرشل" است، هر چند که برخی از مؤلفان "دکتر فالدز" یا حتی "گالتون" یا "برتیون" را بنیان‌گذار این علم می‌دانند. مطالعات "هرشل" او را به شناخت دو اصل مهم علم انگشت‌نگاری رهنمون ساخت که عبارتند از تغییر ناپذیر بودن اثر انگشت افراد و منحصر به فرد بودن این اثر. "گالتون" نقوش سرانگشتان را به سه دسته "آرچ"، "ورل" و "لوپ" تقسیم کرد و "ریچارد هنری" اولین طبقه‌بندی آثار انگشت را به وجود آورد. عده‌ای از زیست‌شناسان معتقدند که علت به وجود آمدن خطوط سرانگشتان کمک به تشخیص گرمی و سردی و زبری یا نرمی اجسام است. در حالی‌که عده دیگری علت این امر را افزایش اصطکاک و جلوگیری از لغزیدن دست انسان در گرفتن اجسام می‌دانند. علت اهمیت علم انگشت‌نگاری، کمک آن به تشخیص هویت واقعی افراد و خصوصاً مجرمان و متهمان است. حتی با کمک این علم می‌توان شغل برخی از افراد را مشخص کرد. امروزه برای تشخیص اثر انگشت از روش‌های بسیار پیشرفته و مدرن استفاده می‌شود. قابل ذکر است که در آیات 3 و 4 سوره قیامت به صورت ضمنی به اثر انگشت اشاره شده و حتی روایاتی نیز در این مورد در منابع روایی متعدد وجود دارد.
    دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

    منابع و ماخذ

    1- دکتر اردبیلی، محمد علی: حقوق جزای عمومی، جلد 1، تهران، نشر میزان، چاپ اول، 1379. 2- دکتر افراسیابی، محمد اسماعیل: حقوق جزای عمومی، جلد 1، تهران، انتشارات فردوسی، چاپ اول، 1374. 3- امینی، علیرضا - جوادی، محسن: معارف اسلامی 2، قم، دفتر نشر معارف، چاپ پنجاه و سوم، 1384. 4- دکتر انصاری، ولی الله: کشف علمی جرایم، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1380. 5- دکتر دانش، تاج زمان: مجرم کیست - جرم‌شناسی چیست، تهران، انتشارات کیهان، چاپ نهم، 1381. 6- سودرمن، هاری- اوکانل، جان: پلیس علمی (کشف علمی جرایم)، مترجم: یحیی افتخارزاده، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، 1371. 7- دکتر شامبیاتی، هوشنگ: حقوق جزای عمومی، جلد 1، تهران، انتشارات ژوبین، چاپ دهم، 1380. 8- علامه طباطبایی، محمد حسین: المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم: محمدباقر موسوی، جلد 20، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1363. 9- آیت الله مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از محققان: تفسیر نمونه، جلد 25، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهاردهم، 1376. 10- دکتر محمدی، ابوالحسن: مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ شانزدهم، 1382. 11- نجابتی، مهدی: پلیس علمی (کشف علمی جرایم)، تهران، انتشارات سمت، چاپ سوم، 1381. 12- دکتر ولیدی، محمد صالح: حقوق جزای عمومی، جلد 1، تهران، انتشارات سمت، چاپ چهارم، 1378.

    نویسنده: امیر شریفی خضارتی

    منبع: ام الکتاب (www.ommolketab.net)




    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    عاشورا در نظر دیگران
    جایگاه، عظمت و شگفتیهای قرآن
    قرآن و جلوه هاى عزّت و آزادگى در نهضت امام حسین علیه السلام
    قرآن در نگاه دیگران
    آزادی در قرآن
    زن (زن در آیینه جلال و جمال-2)
    مقاله 'معیارهای همسر نیکو از نگاه قرآن(2)'
    اشعار حافظ و آیات قرآنی مرتبط
    آشنایی اولیه با وهابیت-قسمت دوم
    [عناوین آرشیوشده]